۶۰۸۶.الكافىـ به نقل از حمزة بن حمران ـ: از امام صادق عليه السلام درباره قدرت (اختيار بندگان) پرسيدم؛ ولى پاسخم را نداد . بار ديگر به حضورش رسيدم و گفتم : خداوند، كارهايت را به سامان كند! همانا درباره قدرت بندگان چيزى [وسوسه اى ]به دلم افتاده كه چيزى جز سخن شما ، آن را بيرون نمى كند .
فرمود: «آنچه در دلت هست، به تو زيان نمى رساند».
گفتم: خداوند، امورت را به سامان كند ! من مى گويم: همانا خداوند ـ تبارك و تعالى ـ بندگان را به آنچه توانش را ندارند ، موظّف نمى كند و جز به آنچه توانش را دارند، موظّف نمى نمايد ، و آنان چيزى از كارهاى خودشان را جز به اراده و مشيّت و قضا و قدر خداوند ، انجام نمى دهند.
فرمود: «اين، همان دين خداست كه من و پدرانم بر آنيم» ، با همين عبارت يا به گونه اى [ ديگر] كه فرمود [ ومن، عين عبارت وى را به خاطر ندارم] .
۶۰۸۷.عيون أخبار الرضا عليه السلامـ به نقل از بريد بن عمير بن معاويه شامى ـ: در مرو به حضور امام رضا عليه السلام رسيدم و گفتم : اى فرزند پيامبر خدا! از امام صادق عليه السلام براى ما روايت شده كه فرمود: «نه جبر است و نه تفويض ؛ بلكه امرى ميان دو امر است» . معناى آن چيست؟
فرمود: «هر كه بپندارد خداوند، كارهاى ما را انجام مى دهد و سپس ما را بر اساس آنها كيفر مى دهد ، در حقيقت به جبر، قائل شده است ، و هر كه بپندارد كه خداوند عز و جل كار مردم و روزى را به حجّت هاى خود عليهم السلام واگذار كرده ، در حقيقت به تفويض، قائل شده است ، و قائل به جبر، كافر است و قائل به تفويض، مشرك» .
گفتم: اى فرزند پيامبر خدا! امرِ بين دو امر چيست؟
فرمود: «وجود راه براى انجام دادن آنچه بِدان امر شده اند و ترك آنچه از آن نهى شده اند».
گفتم: آيا درباره آنها براى خداوند عز و جل مشيّت و اراده اى هست؟
فرمود: «اراده و مشيّت خدا درباره طاعت ها، امر به آنها و خشنودى از آنها و يارى كردن بر آنهاست ؛ و اراده و مشيّت خدا درباره گناهان ، نهى از آنها و خشم گرفتن نسبت به آنها و يارى نكردن بر آنهاست».
گفتم: آيا درباره آنها براى خداوند، قضا هست؟
فرمود: «بله . بندگان، هيچ كار خير يا شرّى را انجام نمى دهند ، جز اين كه خداوند درباره آن، قضايى دارد» .
گفتم: معناى اين قضا چيست؟
فرمود: «حكم بر آنان بر پايه كارهايشان، به آنچه از پاداش و كيفر در دنيا و آخرت در خورشان است» .