۶۰۸۱.الإرشادـ به نقل از حسن بن ابى الحسن بصرى ـ: مردى به حضور امير مؤمنان رسيد و گفت: ... اى امير مؤمنان! قضا و قدرى كه از آن ياد كردى، چيست؟
فرمود: «امر به طاعت و نهى از گناه ، و توانمند ساختن بر انجام نيكى و ترك بدى ، و يارى بر تقرّب جستن به خدا ، و يارى نكردن كسى كه او را نافرمانى مى كند ، و وعده دادن و تهديد ، و تشويق كردن و ترساندن . همه اينها قضاى خداوند درباره كارهاى ما و قَدَر او براى عمل هاى ما هستند . پس، غير از اين را درباره خدا گمان مبر ؛ زيرا گمان بد به خدا ، عمل ها را باطل مى كند» .
مرد گفت: اى امير مؤمنان! مشكلم را حل كردى . خداوند، مشكل تو را برطرف سازد!
۶۰۸۲.تحف العقول :حسن بن ابى الحسن بصرى به امام حسن عليه السلام نوشت : امّا بعد ، همانا شما طايفه بنى هاشم، در درياهاى عميق، همچون كشتى هاى در حال حركتيد و نشانه هاى تابان آشكاريد ، يا همچون كشتى نوح عليه السلام هستيد كه مؤمنان بر آن سوار شدند و مسلمانان در آن، نجات يافتند . اى فرزند پيامبر خدا! اين نامه را هنگامى به تو نگاشتم كه درباره قَدَر، ميانمان اختلاف شده و درباره قدرت (اختيار)، سرگردان شده ايم . پس ، ما را از نظر خود و پدرانت عليهم السلامآگاه فرما ؛ زيرا دانش شما ، برگرفته از دانش خداست و شما گواهان بر مردميد و خدا گواه بر شماست ؛
«فرزندانى كه بعضى از آنان از [ نسل ]بعضى ديگرند، و خداوند، شنواى داناست» .
امام حسن عليه السلام در پاسخ وى نوشت : «به نام خداوند بخشنده مهربان . نامه تو به دستم رسيد . اگر يادآورى تو درباره سرگردانى خود و آنان كه نزد تواند ، نبود ، اينك تو را مطلع نمى كردم . امّا بعد ، هر كه به خير و شرِّ قَدَر ، به طورى كه خدا آن را مى داند ، ايمان نياورد ، قطعاً كافر است و هر كه گناهان را بر عهده خدا بگذارد ، به يقيق ، فاسق شده است . همانا خداوند از روى اجبار ، فرمانبرى ، و از روى شكست، نافرمانى نشده و بندگان را بدون صاحب رها نساخته است ؛ بلكه او مالك چيزى است كه به آنان تمليك نموده و بر آنچه آنان را بر آن مسلّط كرده ، تواناست ؛ بلكه با اختيار ، به آنان فرمان داده و با بر حذر داشتن ، آنان را باز داشته است . پس اگر [امر به ]طاعت خدا را امتثال نمايند ، باز دارنده اى از آن نمى يابند ، و اگر قصد كنند كه گناهى مرتكب شوند و خدا بخواهد بر آنان منّت نهد و ميان آنان و گناه ، حايل شود ، چنين مى كند؛ ولى اگر حايل نشد ، چنين نيست كه او آنان را به اجبار بر آن گناه افكنده باشد و آنان مجبور به ارتكاب آن شده باشند ؛ بلكه خداوند بر آنان منّت نهاده است ، به طورى كه آنان را بينا و دانا كرده و بر حذرشان داشته و امر و نهيشان نموده است ، نه اين كه آفرينش (طبيعتِ) آنان را بر اساس آنچه امرشان كرده ، قرار داده باشد تا مانند فرشتگان باشند ، و نه اين كه به اجبار، آنان را از آنچه نهيشان كرده، باز دارد . حجّت رسا ، از آنِ خداست . اگر او بخواهد ، همه شما را هدايت مى كند . درود بر كسى كه پذيراى هدايت است!» .