۶۰۴۹.امام على عليه السلامـ در بيان مناظره پيامبر صلى الله عليه و آله با پيروان اديان ـ: سپس پيامبر خدا به ثنويه ـ كه مى گفتند: نور و ظلمت، تدبير كننده اند ـ ، رو كرد و فرمود: «چه چيزى شما را وا داشت كه اين سخن را بگوييد؟» .
گفتند: از آن جا كه ما جهان را دو بخش يافتيم: خير و شر، و خير را ضدّ شر يافتيم. آن گاه قبول نكرديم كه يك فاعل، يك كار و ضدّ آن را [با هم] انجام دهد؛ بلكه براى هر يك از آن دو، فاعلى [جداگانه] لازم است . آيا نمى بينى كه محال است برف، گرم كند، چنان كه محال است آتش، سرد نمايد؟ آن گاه بود كه دو آفريننده قديمى را اثبات نموديم: ظلمت و نور.
پيامبر خدا به آنان فرمود: «آيا شما سياهى و سفيدى، سرخى و زردى، و سبزى و آبى را نيافتيد، در حالى كه هر يك از آنها با ديگرى به خاطر محال بودن اجتماع دو رنگ از آنها در يك چيز، ضدّند، چنان كه گرمى و سردى به خاطر محال بودن اجتماع آن دو در يك چيز، ضدّ هم اند؟
گفتند: چرا.
فرمود: «پس چرا براى هر رنگى، آفريننده اى قديمْ را اثبات نكرديد تا فاعل هر يكى از اين رنگ ها، غير از فاعل ديگرى باشد؟».
پس ساكت شدند. سپس فرمود: «چگونه نور و ظلمت با هم تركيب مى شوند، در حالى كه از سرشت نور، بالا رفتن، و از سرشت ظلمت، فرود آمدن است؟ آيا شما مردى را ديده ايد كه به شرق مى رود و ديگرى را كه به غرب مى رود؟ آيا نزد شما ممكن است كه اين دو مرد، مادامى كه در جهتِ خود مى روند، به همديگر برسند؟» .
گفتند: نه.
فرمود: «پس، لازم است كه نور و ظلمت با هم تركيب نشوند، به اين جهت كه هر يك از آن دو، در جهت خلاف ديگرى است . پس چگونه است كه اين جهان از تركيب دو چيزى كه تركيبشان محال است، به وجود آمده باشد؟ بلكه آن دو، تدبيرشده و آفريده شده اند».
گفتند: در عقيده هايمان تجديد نظر مى كنيم .