347
دانش نامه عقايد اسلامي ج8

۶۰۰۶. تفسير العيّاشى ـ به نقل از محمّد بن مسلم، از امام باقر عليه ‏السلام ، درباره اين سخن خدا: «هر حكمى را كه نسخ كنيم و يا آن را به [دست ]فراموشى بسپاريم، بهتر از آن، يا مانند آن را مى‏آوريم» ـ : ناسخ، آن است كه تبديل مى‏شود، و آنچه [خداوند ]مى‏فراموشاند، مانند غيبى است كه هنوز موجود نشده است، مانند اين سخن خدا: «خدا آنچه را بخواهد، محو يا اثبات مى‏كند، و اصل كتاب، نزد اوست» .
پس خداوند، آنچه را بخواهد، انجام مى‏دهد و آنچه را بخواهد، تبديل مى‏كند، مانند قوم يونس، آن هنگام كه براى او بَدا حاصل شد و رحمتشان نمود، و مانند سخن خدا كه: «پس، از آنان روى بگردان، كه تو در خورِ نكوهش نيستى» . رحمت خدا آنان را دريافت.

۵ / ۹

استدلال‏هايى درباره بَدا

۶۰۰۷. امام عسكرى عليه ‏السلام : گروهى از يهود، نزد پيامبر خدا آمدند و گفتند: اى محمّد! اين قبله، بيت المقدّس است كه تو چهارده سال به سوى آن نماز گزاردى و سپس اكنون آن را ترك نموده‏اى. آيا چيزى كه بر آن بودى، حق بود، كه [اگر حق بود،] اكنون تو آن را ترك نموده‏اى و به سوى باطل شده‏اى، در حالى كه باطل ، با حقّ، ناسازگار است؟ يا چيزى كه بر آن بودى، باطل بود، كه [اگر باطل بود،] تو در اين مدّت بر
آن بوده‏اى؟ پس چگونه مطمئن باشيم كه تو اكنون بر باطل نيستى؟
پيامبر خدا فرمود: «بلكه آن، حق بود و اين [هم] حق است. خداوند مى‏فرمايد: «بگو: مشرق و مغرب، از آنِ خداست. هر كه را بخواهد، به راه راست هدايت مى‏كند» . اى بندگان! هر گاه صلاح شما را در رو گرداندن به مشرق بداند، به آن فرمانتان مى‏دهد و هر گاه صلاح شما را در رو گرداندن به مغرب بداند، به آن فرمانتان مى‏دهد و اگر صلاح شما را در غير آن دو بداند، به همان فرمانتان مى‏دهد. پس، تدبير خداى متعال را درباره بندگانش و خواست او را در مصالح خودتان، انكار نكنيد».
سپس پيامبر خدا فرمود: «شما روز شنبه كار را رها كرديد و پس از آن، در روزهاى ديگر كار كرديد. سپس روز شنبه، آن را رها كرديد و پس از آن، [شنبه‏ها را] كار كرديد. آيا حق را رها كرديد و به سوى باطل شديد، يا باطل را رها كرديد و به سوى حق شديد؟ يا اين كه باطل را رها كرديد و به سوى باطل شديد، يا حق را رها كرديد و به سوى حق شديد؟ هر چه خواستيد، بگوييد كه آن، همان سخن محمّد و پاسخ او به شماست».
گفتند: بلكه رها كردن كار در روز شنبه حق است و كار كردن پس از آن نيز حق است.
آن گاه پيامبر خدا فرمود: «و همچنين است قبله بيت المقدّس كه در وقت خودش، حق است و سپس قبله كعبه كه در وقت خودش، حق است».
به پيامبر گفتند: «اى محمّد! آيا به گمان تو براى پروردگارت درباره دستور نماز گزاردن تو به سوى بيت المقدّس، بَدا حاصل شد كه تو را به سوى كعبه منتقل نمود؟
پيامبر خدا فرمود: «در اين باره براى او بَدا حاصل نشد؛ زيرا او به عواقب، آگاه و به مصالح، تواناست. او كارِ خود را به جهت آگاهى از اشتباه [خويش] تغيير نمى‏دهد و نظر جديدى بر خلاف نظر گذشته‏اش نمى‏دهد ـ كه او برتر از آن است ـ و نيز مانعى كه او را از مرادش باز دارد، براى او وجود ندارد. بَدا حاصل نمى‏شود، جز براى كسى كه اين صفت‏ها را داشته باشد و خداوند عز و جل والاتر از آن است كه اين صفات را داشته باشد؛ خدايى كه بلندمرتبه و بزرگوار است».
سپس پيامبر خدا به آنان فرمود: «اى يهود! مرا درباره خدا خبردار كنيد كه آيا چنين نيست كه بيمار مى‏كند و سپس تن‏درست مى‏سازد، و سالم مى‏گرداند و سپس بيمار مى‏نمايد. آيا در اين باره براى او بَدا حاصل مى‏شود؟ آيا او زنده نمى‏كند و نمى‏ميراند؟
[آيا شب را در پى روز و سپس روز را در پى شب نمى‏آورد؟] آيا درباره هر يك از اينها، براى او بَدا حاصل مى‏شود؟».
گفتند: نه.
فرمود: «پس، همين گونه خداوند، پيامبرش محمّد را به نماز گزاردن به سوى كعبه، متعبّد (ملزم) نمود، پس از آن كه او را به نماز گزاردن به سوى بيت المقدّس ملزم نموده بود، در حالى كه درباره اوّلى براى او بَدا حاصل نشد».
سپس فرمود: «آيا خداوند، زمستان را در پى تابستان و تابستان را در پى زمستان نمى‏آورد؟ آيا درباره هر يك از اينها براى او بَدا حاصل مى‏شود؟».
گفتند: نه.
فرمود: «پس همين طور، درباره قبله نيز براى او بَدا حاصل نشد».
«سپس پيامبر خدا فرمود: «آيا چنين نيست كه شما را در زمستان ملزم نمود كه با لباس‏هاى ضخيم، خودتان را از سرما و در تابستان از گرما نگه بداريد؟ آيا در تابستان براى او بَدا حاصل شد تا شما را به خلاف آنچه در زمستان فرمان داده بود، فرمان دهد؟».
گفتند: نه.
آن گاه پيامبر خدا فرمود: «پس همانند اين، خداوند در زمانى، شما را به خاطر مصلحتى، به چيزى ملزم مى‏كند و سپس در زمانى ديگر، شما را به خاطر مصلحتى ديگر به چيز ديگرى ملزم مى‏سازد. پس هر گاه در [اين] دو حالت، او را فرمان برديد، سزاوار پاداشش هستيد، و خداى متعال [اين آيه را] نازل فرمود: «و مشرق و مغرب، از آنِ خداست. پس به هر سو رو كنيد، آن جا روى خداست» ، يعنى هر گاه طبق فرمان او [به سويى ]رو كنيد، پس همان جا، رويى است كه شما خداوند را از آن، قصد مى‏كنيد و آرزوى پاداشش را داريد».


دانش نامه عقايد اسلامي ج8
346

۶۰۰۶. تفسير العيّاشي عن محمّد بن مسلم عن الإمام الباقر عليه ‏السلام ـ في قَولِهِ «مَا نَنسَخْ مِنْ ءَايَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا» ۱ ـ : النّاسِخُ ما حُوِّلَ ، وما يُنسيها : مِثلُ الغَيبِ الَّذي لَم يَكُن بَعدُ ، كَقَولِهِ «يَمْحُواْ اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِندَهُ أُمُّ الْكِتَـبِ» .
قالَ : فَيَفعَلُ اللّه‏ُ ما يَشاءُ ، ويُحَوِّلُ ما يَشاءُ ، مِثلُ قَومِ يونُسَ إذا بَدا لَهُ فَرَحِمَهُم ، ومِثلُ قَولِهِ «فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَمَا أَنتَ بِمَلُومٍ» قالَ أدرَكَتهُم رَحمَتُهُ . ۲

۵ / ۹

اِحتِجاجاتٌ فِي البَداءِ

۶۰۰۷. الإمام العسكريّ عليه ‏السلام : جاءَ قَومٌ مِنَ اليَهودِ إلى رَسولِ اللّه‏ِ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله فَقالوا : يا مُحَمَّدُ ، هذِهِ القِبلَةُ بَيتُ المَقدِسِ قَد صَلَّيتَ إلَيها أربَعَ عَشرَةَ سَنَةً ثُمَّ تَرَكتَهَا الآنَ ، أفَحَقّا كانَ ما كُنتَ عَلَيهِ فَقَد تَرَكتَهُ إلى باطِلٍ ، فَإِنَّما يُخالِفُ الحَقَّ الباطِلُ ، أو باطِلاً كانَ ذلِكَ فَقَد كُنت
عَلَيهِ طولَ هذِهِ المُدَّةِ ؟ فَما يُؤمِنُنا أن تَكونَ الآنَ عَلى باطِلٍ ؟
فَقالَ رَسولُ اللّه‏ِ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : بَل ذلِكَ كانَ حَقّا وهذا حَقٌّ ، يَقولُ اللّه‏ُ : «قُل لِّلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ يَهْدِى مَن يَشَاءُ إِلَى صِرَ طٍ مُّسْتَقِيمٍ» ۳ إذا عَرَفَ صَلاحَكُم يا أيُّهَا العِبادُ فِي استِقبالِ المَشرِقِ أمَرَكُم بِهِ ، وإذا عَرَفَ صَلاحَكُم فِي استِقبالِ المَغرِبِ أمَرَكُم بِهِ ، وإن عَرَفَ صَلاحَكُم في غَيرِهِما أمَرَكُم بِهِ ، فَلا تُنكِروا تَدبيرَ اللّه‏ِ تَعالى في عِبادِهِ ، وقَصدَهُ إلى مَصالِحِكُم .
ثُمَّ قالَ رَسولُ اللّه‏ِ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : لَقَد تَرَكتُمُ العَمَلَ يَومَ السَّبتِ ثُمَّ عَمِلتُم بَعدَهُ سائِرَ الأَيّامِ ، ثُمَّ تَرَكتُموهُ فِي السَّبتِ ثُمَّ عَمِلتُم بَعدَهُ ، أفَتَرَكتُمُ الحَقَّ إلى باطِلٍ أوِ الباطِلَ إلى حَقٍّ ؟ أوِ الباطِلَ إلى باطِلٍ أوِ الحَقَّ إلى حَقٍّ ؟ قولوا كَيفَ شِئتُم فَهُوَ قَولُ مُحَمَّدٍ وجَوابُهُ لَكُم . قالوا : بَل تَركُ العَمَلِ فِي السَّبتِ حَقٌّ وَالعَمَلُ بَعدَهُ حَقٌّ . فَقالَ رَسولُ اللّه‏ِ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : فَكَذلِكَ قِبلَةُ بَيتِ المَقدِسِ في وَقتِهِ حَقٌّ ، ثُمَّ قِبلَةُ الكَعبَةِ في وَقتِهِ حَقٌّ .
فَقالوا لَهُ : يا مُحَمَّدُ ، أفَبَدا لِرَبِّكَ فيما كانَ أمَرَكَ بِهِ بِزَعمِكَ مِنَ الصَّلاةِ إلى بَيتِ المَقدِسِ حَتّى نَقَلَكَ إلَى الكَعبَةِ ؟ فَقالَ رَسولُ اللّه‏ِ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : ما بَدا لَهُ عَن ذلِكَ ، فَإِنَّهُ العالِمُ بِالعَواقِبِ وَالقادِرُ عَلَى المَصالِحِ ، لا يَستَدرِكُ عَلى نَفسِهِ غَلَطا ، ولا يَستَحدِثُ رَأياً بِخِلافِ المُتَقَدِّمِ جَلَّ عَن ذلِكَ ، ولا يَقَعُ عَلَيهِ أيضا مانِعٌ يَمنَعُهُ مِن مُرادِهِ ، ولَيسَ يَبدو إلّا لِمَن كانَ هذا وَصفَهُ ، وهُوَ عز و جل يَتَعالى عَن هذِهِ الصِّفاتِ عُلُوّا كَبيرا .
ثُمَّ قالَ لَهُم رَسولُ اللّه‏ِ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : أيُّهَا اليَهودُ ، أخبِروني عَنِ اللّه‏ِ ألَيسَ يُمرِضُ ثُمَّ يُصِحُّ ، ويُصِحُّ ثُمَّ يُمرِضُ ، أبَدا لَهُ في ذلِكَ ، ألَيسَ يُحيي ويُميتُ ؟ [ألَيسَ يَأتي بِاللَّيلِ في أثَر
النَّهارِ ، وَالنَّهارِ في أثَرِ اللَّيلِ] أبَدا لَهُ في كُلِّ واحِدٍ مِن ذلِكَ ؟ قالوا : لا ، قالَ : فَكَذلِكَ اللّه‏ُ تَعَبَّدَ نَبِيَّهُ مُحَمَّدا بِالصَّلاةِ إلَى الكَعبَةِ بَعدَ أن كانَ تَعَبَّدَهُ بِالصَّلاةِ الى بَيتِ المَقدِسِ ، وما بَدا لَهُ فِي الأَوَّلِ .
ثُمَّ قالَ : ألَيسَ اللّه‏ُ يَأتي بِالشِّتاءِ في أثَرِ الصَّيفِ ، وَالصَّيفِ في أثَرِ الشِّتاءِ ؟ أبَدا لَهُ في كُلِّ واحِدٍ مِن ذلِكَ ؟ قالوا : لا ، قالَ : فَكَذلِكَ لَم يَبدُ لَهُ فِي القِبلَةِ .
قالَ : ثُمَّ قالَ : ألَيسَ قَد ألزَمَكُم فِي الشِّتاءِ أن تَحتَرِزوا مِنَ البَردِ بِالثِّيابِ الغَليظَةِ ، وألزَمَكُم فِي الصَّيفِ أن تَحتَرِزوا مِنَ الحَرِّ ، أفَبَدا لَهُ فِي الصَّيفِ حَتّى أمَرَكُم بِخِلافِ ما كانَ أمَرَكُم بِهِ فِي الشِّتاءِ ؟ قالوا : لا ، فَقالَ رَسولُ اللّه‏ِ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : فَكَذلِكُمُ اللّه‏ُ تَعَبَّدَكُم في وَقتٍ لِصَلاحٍ يَعلَمُهُ بِشَيءٍ ، ثُمَّ تَعَبَّدَكُم في وَقتٍ آخَرَ لِصَلاحٍ آخَرَ يَعلَمُهُ بِشَيءٍ آخَرَ ، فَإِذا أطَعتُمُ اللّه‏َ فِي الحالَينِ استَحقَقتُم ثَوابَهُ ، وأنزَلَ اللّه‏ُ تَعالى «وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ» ۴ أي إذا تَوَجَّهتُم بِأَمرِهِ ، فَثَمَّ الوَجهُ الَّذي تَقصِدونَ مِنهُ اللّه‏َ ، وتَأمَلونَ ثَوابَهُ . ۵

1.البقرة : ۱۰۶ .

2.تفسير العيّاشي : ج ۱ ص ۵۵ ح ۷۷ ، بحار الأنوار : ج ۴ ص ۱۱۶ ح ۷۷ .

3.البقرة : ۱۴۲ .

4.البقرة : ۱۱۵ .

5.الاحتجاج : ج ۱ ص ۸۳ ح ۲۵ ، التفسير المنسوب إلى الإمام العسكري عليه ‏السلام : ص ۴۹۳ ح ۳۱۲ ، بحار الأنوار : ج ۴ ص ۱۰۵ ح ۱۸ .

  • نام منبع :
    دانش نامه عقايد اسلامي ج8
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏شهرى، با همکاری: رضا برنجكار، ترجمه: عبدالهادى مسعودى، مهدى مهریزى، على نقى خدایارى، محمّد مرادی و جعفر آریانی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 59257
صفحه از 483
پرینت  ارسال به