حديث
۶۰۰۰. امام باقر و امام صادق عليهماالسلام ـ درباره اين سخن خداى متعال: «اى قوم من! به سرزمين مقدّسى كه خداوند براى شما مقرّر داشته است، درآييد» ـ : آن (در آمدن به سرزمين مقدّس) را براى آنان مقرّر داشت و سپس محوش نمود.
۶۰۰۱. امام صادق عليه السلام ـ وقتى درباره اين سخن خداوند، مورد پرسش قرار گرفت: «به سرزمين مقدّسى كه خداوند براى شما مقرّر داشته است، درآييد» ـ : آن را براى آنان مقرّر داشت و سپس محوش نمود. سپس آن را براى فرزندان آنان مقرّر داشت و آنان به آن وارد شدند. و خداوند، آنچه را بخواهد، محو يا اثبات مىكند، و اصل كتاب، نزد اوست.
۶۰۰۲. امام صادق عليه السلام ـ درباره اين سخن خداوند عز و جل: «به سرزمين مقدّسى كه خداوند براى شما مقرّر داشته است، درآييد» ـ : در دانش او چنين بود كه آنان به زودى، نافرمانى مىكنند و چهل سال [در بيابان] سرگردان خواهند بود و سپس، پس از اين كه خدا بر آنان حرام نمود، واردش مىگردند.
۶۰۰۳. امام صادق عليه السلام ـ به ابو بصير ـ : خداوند به بنى اسرائيل فرمود: «به سرزمين مقدّس درآييد»؛ ولى به آن، وارد نشدند، تا اين كه خداوند، آن را بر آنان و فرزندانشان حرام نمود، و همانا فرزندان فرزندان [آنان] ، در آن وارد شدند.
د ـ بَدا در بريدن سر اسماعيل
قرآن
«و وقتى با او به جايگاه «سعى» رسيد، گفت: «اى پسرك من! من در خواب [،چنين ]ديدم كه تو را سر مىبُرم. پس ببين چه به نظرت مىآيد». گفت: اى پدر من! آنچه را مأمورى بكن. إن شاء اللّه، مرا از شكيبايان خواهى يافت. پس، وقتى هر دو، تن در دادند (همديگر را بدرود) گفتند و [ابراهيم ،] او را به پيشانى بر خاك افكند، او را ندا داديم كه: اى ابراهيم! رؤيا[ى خود] را حقيقت بخشيدى. ما نيكوكاران را چنين پاداش مىدهيم. راستى كه اين، همان آزمايش
آشكار بود. و او را در ازاى قربانى بزرگى، باز رهانيديم» .