اگر مريض است ، مىتوانست سالم باشد و از همين روست كه در دعاهايش از خدا مىخواهد كه او را ثروتمند و تندرست كند . اين تغيير در تقدير ، چيزى جز بَدا نيست .
از سوى ديگر ، عقل ، وجود همه كمالات را در خدا اثبات مىكند و از جمله كمالات ، «قدرت مطلق» است . بر اساس اين كمال ، خداوند ، حتّى پس از تقديرى خاص مانند : فقر فلان كس ، يا بيمارى فلان كس ، مىتواند اين تقدير را تغيير دهد و آن دو كس را غنى و سالم كند . اين كه بگوييم : «خداوند ، پس از تقدير نمودنِ يك چيز ، ديگر توانايى تغيير آن را ندارد» ، محدود كردن قدرت خدا و سلب نمودن كمالى از كمالات اوست و اين ، خلاف حكم صريح عقل است .
عدم تعارض بَدا و علم ازلى
مهمترين اشكال منكِران بَدا ، اين است كه بَدا با علم مطلق و ذاتى خدا ناسازگار است . غِفارى (از نويسندگان اهل سنّت و از مُنكِران بدا) در مورد استناد شيعه به آيه : «يَمْحُواْ اللَّهُ مَا يَشَآءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِندَهُ أُمُّ الْكِتَـبِ ؛ ۱ خدا آنچه را بخواهد ، محو يا اثبات مىكند ، و اصل كتاب ، نزد اوست» مىگويد :
اين سخنشان باطل است ؛ چرا كه محو و اثبات ، با دانش و قدرت و اراده خداوند ، انجام مىپذيرد، بىآن كه برايش بدايى پيدا شود . و چگونه براى خدا ، توهّمِ بَدا شود ، در حالى كه اصل كتاب ، در نزد اوست و علم ازلىاش فراگيرى دارد؟ خداوند در پايان آيه تبيين كرده كه هر چه از محو و اثبات و تغيير ، حاصل مىشود ، به مشيّت خداست و در اُمّ الكتاب ثبت است . ۲
در پاسخ ، بايد گفت كه مقصود از بَدا ، همين «محو و اثبات ، با دانش و