213
دانش نامه عقايد اسلامي ج8

مهيّا شده اند (براى آنچه به خاطرش آفريده شده اند) . آن كه اهل خوش بختى است، براى خوش بختى مى كوشد و آن كه اهل بدبختى است، براى بدبختى كار مى كند» .
دسته چهارم ، احاديثى هستند كه مى گويند هر انسانى از نظر مادّى ، مقدّرات ويژه اى دارد و مقدار معيّنى از امكانات مادّى براى او خلق شده كه با اجمال و اعتدال در طلب روزى ، به آن خواهد رسيد و حرص و تلاش بيش از حد نيز ، چيزى بر آن نخواهد افزود ، مانند آنچه از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت شده كه مى فرمايد :
أَجمِلُوا فِي طَلَبِ الدُّنيا ؛ فِإِنَّ كُلًا مُيَسَّرٌ لِما خُلِقَ لَهُ مِنها . ۱ در طلب دنيا ، به كم بسنده كنيد؛ چرا كه هر كس در همان راهى روان است كه براى آن آفريده شده است .
دسته پنجم ، احاديثى هستند كه مى گويند خداوند ، از تقدير عمل و اجل و اثر و مضجع و روزىِ همه انسان ها فارغ گرديده است و از اين رو ، هيچ كس نمى تواند از محدوده مقدّرات الهى خارج شود ، مانند آنچه از پيامبر خدا ، روايت شده كه مى فرمايد :
فَرَغَ اللّهُ إلى كُلّ عَبدٍ مِن خَمسٍ : مِن عَمَلِهِ وَأجَلِهِ وَأثَرِهِ وَمَضجَعِهِ وَرِزقِهِ ، لا يَتَعدّاهُنَّ عَبدٌ . ۲ خداوند ، براى هر بنده اى پنج چيز را مقرّر كرده است : عمل ، اجل ، اثر ، مرگ و روزى ! و هيچ بنده اى از آنها فراتر نمى رود .

نكاتى در تبيين اين احاديث

براى تبيين اين احاديث ، توجّه به سه نكته ضرورى است :

1.مسند الشهاب : ج ۱ ص ۴۱۶ ح ۷۱۶ .

2.تاريخ دمشق : ج ۵۲ ص ۳۹۱ ح ۱۱۰۸۸ .


دانش نامه عقايد اسلامي ج8
212

پيامبر صلى الله عليه و آله در پى جنازه اى بود . چيزى را برداشت و با آن ، زمين را كاويد و فرمود: «هيچ يك از شما نيست ، مگر اين كه جايگاهش در بهشت و يا جهنم ، مقرر شده است». گفتند: اى رسول خدا! آيا بر تكليفمان تكيه نكنيم و عمل را رها سازيم؟ فرمود: «عمل كنيد كه هر كس، براى آنچه برايش آفريده شده، مهيّاست» . هر كس از خوش بختان است، به عمل اهل خوش بختى روى مى آورد ؛ اما آن كه از بدبختان به شمار مى رود، به سوى عمل اهل بدبختى روان است». سپس اين آيه را قرائت فرمود: «اما آن كه بخشيد و تقوا پيشه كرد و [پاداش ]نيكو را تصديق كرد ، به زودى راهش را به سوى آسانى [و خير] قرار مى دهيم، و اما كسى كه بخل ورزيد و خود را بى نياز ديد و [پاداش] نيكو را تكذيب كرد ، به زودى راه دشوارى به او خواهيم نمود» .
دسته سوم ، احاديثى هستند كه به ظاهر ، سعادت و شقاوت انسان ها را مقدَّر و مَفروغٌ عنه مى دانند و با اين حال ، باز هم توصيه به عمل مى نمايند ، با اين استدلال كه آنها كه اهل سعادت اند ، توفيق اعمالى را پيدا مى كنند كه آنها را به سعادت مقدّرشان برساند و آنها كه اهل شقاوت اند ، توفيق كارهايى را مى يابند كه آنها را به سرنوشت شومشان رهنمون مى گردد ، مانند آنچه درباره عمر بن خطّابْ نقل شده است كه :
إنّهُ قالَ لِلنَّبىٍّ صلى الله عليه و آله : يا رسول اللّه ! أرأيت ما نعمل فيه أمر مبتدع أو مبتدأ أو أمر قد فرغ منه؟ قال : «أَمْرٌ قَد فُرِغَ مِنهُ ، فَاعمَل يَابنَ الخَطّاب ، فَإنّ كُلاًّ مُيَسَّرٌ ، فَأَمّا مَن كانَ مِن أهلِ السَّعادَةِ فَإنّهُ يَعمَلُ لِلسَّعادَةِ ، وَمَن كانَ مِن أهَل الشِّقاءِ فَإنَّهُ يَعمَلُ لِلشِّقاءِ» . ۱ عمر ، به پيامبر صلى الله عليه و آله گفت : اى پيامبر خدا ! نظرتان درباره آنچه عمل مى كنيم چيست؟ آيا نو و تازه است و يا پيش تر ، مسلّم و قطعى شده؟ فرمود: «آن عمل، پيش تر ، مسلّم و قطعى شده است. پس ـ اى پسر خطّاب ـ عمل كن، كه همه

1.مسند ابن حنبل : ج ۲ ص ۳۷۰ ح ۵۴۸۲ .

  • نام منبع :
    دانش نامه عقايد اسلامي ج8
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏شهرى، با همکاری: رضا برنجكار، ترجمه: عبدالهادى مسعودى، مهدى مهریزى، على نقى خدایارى، محمّد مرادی و جعفر آریانی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 59302
صفحه از 483
پرینت  ارسال به