۵۷۹۶.امام صادق عليه السلام :بنى اسرائيل نزد موسى عليه السلام آمدند و از او خواستند كه از خداوند عز و جلدرخواست كند تا هر گاه آنان اراده كردند، آسمان را برايشان بباراند و هر گاه آنان اراده كردند، آن را از باريدنْ باز دارد . موسى عليه السلام نيز خواسته آنان را از خداوند عز و جلبرايشان درخواست نمود . خداوند عز و جل فرمود : «اى موسى! باشد [پذيرفتم]» .
موسى عليه السلام آنان را باخبر كرد . پس به كشت همه دانه ها پرداختند و چيزى را فروگذار نكردند . سپس بر پايه اراده شان، بارش باران را درخواست نمودند و بر پايه اراده شان از آن جلوگيرى كردند . در نتيجه ، كشتزارهايشان چنان پُربار شد كه محصول آنها همانند كوه ها و نيزارها گرديد . سپس درويدند و كوبيدند و باد دادند ؛ امّا چيزى به دست نياوردند. پس، نزد موسى عليه السلام فرياد و ناله سر دادند و گفتند : ما از تو درخواست كرديم كه از خدا بخواهى كه هر گاه ما اراده كرديم، آسمان را بر ما بباراند. خدا خواسته ما را پذيرفت و سپس آن را بر ضرر ما گرداند!
موسى عليه السلام گفت : پروردگارا! بنى اسرائيل، از كار تو به فرياد آمدند .
خدا فرمود : «اى موسى! براى چه؟».
گفت : از من درخواست كردند كه از تو بخواهم هر گاه آنان اراده كردند، آسمان را ببارانى و هر گاه اراده كردند، آن را از بارش باز دارى . تو هم پذيرفتى ؛ امّا آن را به ضررشان گرداندى!
خدا فرمود : «اى موسى! من براى بنى اسرائيل، تقدير كرده بودم؛ ولى آنان به مقدّرات من راضى نشدند . پس، خواسته شان را پذيرفتم و نتيجه اش اين شد كه ديدى» .
۳ / ۴
دادگرى
۵۷۹۷.الكافىـ به نقل از احمد بن محمّد بن خالد، در حديثى كه آن را به معصوم رسانده است ـ: جبرئيل عليه السلام به حضور پيامبر صلى الله عليه و آله رسيد و گفت : پروردگار تو مى فرمايد : «هر گاه خواستى شب و روزى ، به شايستگى، مرا عبادت كنى، دستانت را به سوى من بلند كن و بگو : ... خدايا! ستايش جاويد، از آنِ توست . تو نيكو آزما ، زيبا ثنا ، گسترده نعمت ، و در حُكم، دادگرى».