17
دانش نامه عقايد اسلامي ج8

فخر رازى ، عدالت خداوند را چنين تفسير مى كند :
أمّا المشايخ فقالوا: العدل هو الّذي له أن يفعل ما يريد، وحكمه ماضٍ في العبيد . ۱
امّا مشايخ ، گفته اند : عادل ، كسى است كه هر چه مى خواهد ، مى كند و حكمش درباره بندگان ، نافذ است .
عبد القاهر بغدادى مى نويسد :
دوستان ما در تعيين چارچوب معنايى عدالت ، اختلاف دارند . برخى از آنان گفته اند كه عدالت ، آن چيزى است كه لازم است فاعل ، آن را انجام دهد ... ، و برخى ديگر گفته اند: عدالت در كارهاى ما ، آن است كه با دستور خدا سازگار باشند و جور ، آن است كه با نهى خدا سازگار باشند . ۲
شهرستانى نيز در اين باره مى گويد :
عدالت ، بر اساس مذهب اهل سنّت ، اين است كه خداوند ، در كارهاى خود، دادگر است ؛ يعنى در فرمان روايى و مِلك خود، دخل و تصرّف مى كند و هر چه بخواهد ، مى كند و به هر چه اراده كند ، فرمان مى راند . پس عدالت ، قرار دادن چيزى در جايگاه خود است . و آن ، دخل و تصرّف در مِلك بر مقتضاى مشيّت و علم است و ستم ، ضدّ آن است .
بنا بر اين، از خداوند ، هيچ گونه جفايى در حكم و هيچ ستمى در تصرّف ، قابل تصوّر نيست . ۳
بر اساس اين مبنا ، صفت «عدل» ، از افعال و اوامر و نواهى خداوند متعال ، نشئت مى گيرد و عقل، ميزان داورى درباره افعال خداوند متعال نيست . به عبارت ديگر ، هر كارى كه خداى متعال انجام مى دهد، عدل است ، گرچه در نظر

1.شرح الأسماء الحسنى : ص ۲۴۵ .

2.اُصول الدين : ص ۱۳۱ .

3.الملل و النحل : ج ۱ ص ۴۲ .


دانش نامه عقايد اسلامي ج8
16

به صاحب حق» ، در مقابل ظلم به معناى «تجاوز به حقوق ديگران» است .
شيخ مفيد رحمه الله در تبيين عدل خداوند مى گويد :
[عدل،] مجازات عمل به اندازه استحقاق ، و ستم ، جلوگيرى از حقوق است . خداوندِ والا ، دادگر و بزرگوار و بخشنده و با فضل و مهربان است و ضامن جزا دادن به خاطر كردارها و عوض دادن به خاطر درد و رنج هاى ابتدايى [كه محصول گناه نيستند،] است و پس از آن ، وعده تفضّل زيادترى از جانب خود داده است . ۱
بديهى است كه تعريف نخست ، عام و اين تعريف ، خاص است . در واقع ، اين معنا، مصداقى از مصاديق عدل به معناى اوّل است . البتّه در مباحث عدل خداوند ، عمدتا همين معناى دوم ، مقصود است كه بر اساس آن ، عدل ، در عرض ساير صفات خداوند متعال قرار مى گيرد و فضل او ، چيزى جدا از عدل اوست . بنا بر اين ، احاديثى كه آثار عدل خداوند را از آثار فضل او تفكيك مى كنند، ۲ ناظر به اين معنا هستند .

هفت . عدل خداوند از ديدگاه اشاعره

از ديدگاه اماميّه و معتزله، «حُسن» و «قُبح» ، ذاتى اند و عقل ، توان تشخيص آنها را دارد (چرا كه عقل، عدل را نيكو و ظلم را قبيح مى داند) و ساحت قدس خداوند ، منزّه از ارتكاب فعل قبيح است .
در برابر ، اشاعره مى گويند كه «حسن» و «قبح» ، اعتبارى اند و عقل ، توان تشخيص آنها را ندارد ؛ بلكه از طريق شرع بايد حسن و قبح را تشخيص داد .

1.تصحيح الاعتقاد : ص ۱۰۳ .

2.ر . ك : دانش نامه عقايد اسلامى : ج ۷ ص ۲۰۵ (پروردگارا! با فضلت با ما رفتار كن ، نه با عدلت).

  • نام منبع :
    دانش نامه عقايد اسلامي ج8
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏شهرى، با همکاری: رضا برنجكار، ترجمه: عبدالهادى مسعودى، مهدى مهریزى، على نقى خدایارى، محمّد مرادی و جعفر آریانی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 59360
صفحه از 483
پرینت  ارسال به