۵۷۶۵.الكافىـ به نقل از على بن ابراهيم هاشمى ـ: از [ امام] ابو الحسن موسى بن جعفر عليهماالسلام ، شنيدم كه مى فرمود : «هيچ چيزى موجود نمى شود، مگر اين كه خدا آن را بخواهد و اراده كند و تقدير نمايد و حكم كند» .
گفتم : معناى خواست خدا چيست؟
فرمود : «آغاز كار است» .
گفتم : معناى تقدير چيست؟
فرمود : «تعيين اندازه چيز از جهت طول و عرض» .
گفتم : معناى حُكم چيست؟
فرمود: «هرگاه حُكم كرد ، قطعى اش مى كندو اين، همان است كه بازگشت ناپذير است».
۵۷۶۶.الكافىـ به نقل از يونس بن عبد الرحمان ـ: امام رضا عليه السلام به من فرمود: «اى يونس! با قَدَريّه ، هم عقيده مباش؛ چون قدريّه نه سخن بهشتيان را مى گويند و نه سخن جهنّميان را و نه [ حتّى] سخن ابليس را .
بهشتيان مى گويند: «ستايش از آنِ خدايى است كه ما را به اين، رهنمون ساخت و اگر خداوند، ما را راهنمايى نمى كرد، در توان ما نبود كه راه يابيم .
و جهنّميان مى گويند: پروردگارا! شقاوت بر ما چيره گشت و ما گروه گم راه بوديم .
وابليس نيز مى گويند: پروردگارا! از آن رو كه مرا گم راه نمودى » .
گفتم: به خدا سوگند، من با آنان هم رأى نيستم؛ ليكن مى گويم: چيزى پديدار نمى شود، مگر خداوند بخواهد و اراده نمايد و مقدّر سازد و [به تحقّق آن] حكم كند .
فرمود: «اى يونس! چنين نيست؛ [ بلكه] پديدار نمى شود، مگر آنچه خداوند بخواهد و اراده نمايد و مقدّر سازد و [ به تحقّق آن] حكم كند.
اى يونس! مى دانى مشيّت (خواست) چيست؟
گفتم: نه!
فرمود: «مشيّت، ياد كرد اوّليه است . مى دانى اراده چيست؟».
گفتم: نه!
فرمود: عزم كردن [ شخص] بر چيزى كه بخواهد [ تحقّق بخشد] . مى دانى: قَدَر چيست؟».
گفتم: نه!
فرمود: «اندازه گذارى و تعيين حدود [ امور مربوط به] بقا و زوال است» .
سپس فرمود: «و حكم [ و قضا] نيز همان تأكيد [و حتمى نمودنِ] حكم و مشخّص نمودن آن است» .
پس رخصت خواستم تا سرش را ببوسم و گفتم: چيزى را بر من آشكار ساختى كه از آن، غافل بودم .