135
دانش نامه عقايد اسلامي ج8

مى خواهى ، بكن» يعنى بساز و حكم كن و از همين رو ، قاضى را «قاضى» ناميده اند ؛ چرا كه حكم مى دهد و آن را اجرا مى كند .
قَدَر ، از ريشه «قدر» به معناى حد و اندازه چيزى و گوهر و پايان آن است، و تقدير ، به معناى مشخّص كردن اندازه چيزى . ابن فارس در تبيين اين واژه مى گويد :
القاف والدّال والراء ، اصل صحيح يدلّ على مبلغ الشيء وكنهه ونهايته ، فالقَدْر : مبلغ كلّ شيء ، يقال : قدره كذا، أي مبلغه ، وكذلك القَدَر ... والقَدْر : قضاء اللّه تعالى الأشياء على مبالغها ونهاياتها الّتي أرادها لها ، وهو القَدَر أيضا . ۱
قاف و دال و راء ، ريشه صحيح است كه بر مقدار و كنه و پايان چيز دلالت دارد . پس «قدْر» ، يعنى مقدار هر چيز . گفته مى شود : مقدارش چنين است ، يعنى اندازه اش . و همين طور است قَدَر... . قَدْر ، قضاى خداوند درباره مقدار و انتهاى اشياست كه خواسته چنان شوند . قَدَر هم همين طور است .

دو . قضا و قدر ، در قرآن و حديث

قضا و قدر ، در قرآن و حديث ، كاربردهاى متعدّدى دارند . طبق حديثى از امام على عليه السلام ، كلمه «قضاء» در قرآن ، در ده معنا به كار رفته است ؛ ۲ امّا در اين مبحث ، مقصود از «قَدَر» ، هندسه اشيا و اندازه آنها ، و مقصود از «قضا» ، حكم به تحقّق آنهاست .
به سخن ديگر، هر پديده براى تحقّق ، مقدّماتى دارد كه «قَدَر» و «قضا» ، دو مقدّمه مهم و اساسىِ آنها هستند ؛ يكى اندازه گيرى و ديگرى فرمان تحقّق . امام كاظم عليه السلام در تبيين مقدّمه نخست مى فرمايد :

1.معجم مقاييس اللغة : مادّه «قدر» .

2.ر . ك : ص ۱۴۵ ح ۵۷۶۳ .


دانش نامه عقايد اسلامي ج8
134

ايمان به قضا و قدر ، خشنودى از آن و دستيابى به قلّه كمالات انسانى است .

پيوند قضا و قدر و عدل خداوند

مسئله قضا و قدر ، از دو جهت با عدل خداوند ، ارتباط پيدا مى كند : از جهت نقش تقدير در گرفتارى ها و ناگوارى ها ، و از جهت نقش آن در افعال انسان . از آن جا كه اين دو جهت ، به گونه اى در اكثر مسائل مربوط به قضا و قدر وجود دارند، در مبحث كلامى، موضوع «قضا و قدر» ، در ذيل مبحث «عدل خداوند» ، مورد بحث و بررسى قرار مى گيرد .
و اينك ، توضيحى كوتاه درباره شمارى از معارف مربوط به قضا و قدر :

يك . «قضا» و «قدر» در لغت

قضا ، از ريشه «قضى» به معناى استوار نمودن كارى و قرار دادن آن در جهت فلسفه وجودى آن است . ابن فارس در اين باره مى گويد :
القاف والضادّ والحرف المعتلّ أصلٌ صحيحٌ يَدلّ على إحكام الأمر وإتقانه وإنفاذه لجهته . قال اللّه تعالى : «فَقَضَهُنَّ سَبْعَ سَمَـوَاتٍ فِى يَوْمَيْنِ» (فصّلت / ۱۲) أي أحكم خلقهنّ . . . والقضاء : الحكم ، قال اللّه سبحانه في ذكر من قال : «فَاقْضِ مَا أَنتَ قَاضٍ» (طه / ۷۲) أي : اصنع واحكم ، ولذلك سمّى القاضيقاضيا ، لأنّه يحكم الأحكام ويُنفذها ... . ۱
قاف و ضاد و يا ، ريشه صحيح است كه بر اتقان كار و استحكام آن و نافذ بودنش دلالت مى كند . خداوند متعال مى فرمايد : «پس آنها را [به صورت ]هفت آسمان ، در دو هنگام ، مقرر داشت» . يعنى آفرينش آنها را محكم كرد... . و قضا ، حكم كردن است . خداوند پاك ، گفته است : «هر حكمى كه

1.معجم مقاييس اللغة : مادّه «قضى» .

  • نام منبع :
    دانش نامه عقايد اسلامي ج8
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏شهرى، با همکاری: رضا برنجكار، ترجمه: عبدالهادى مسعودى، مهدى مهریزى، على نقى خدایارى، محمّد مرادی و جعفر آریانی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 59164
صفحه از 483
پرینت  ارسال به