حكم است :
مِنَ العَدلِ أَن لا تَتَّهِمَهُ وَمِنَ التَّوحيدِ أَن لا تَتَوَهَّمَهُ . ۱ از [نشانه هاى عقيده به] عدل ، اين است كه خدا را متّهم نكنى و [از نشانه هاى عقيده به ]توحيد ، اين است كه او را [به هيچ كيفيّتى ]تصوّر نكنى .
يعنى كسى كه با تفسير نادرست از قضا و قدر و با اعتقاد به جبر ، خدا را به انجام دادن كارهاى ناشايست بندگانْ متّهم مى نمايد، در واقع ، خدا را عادل نمى داند، هر چند سخن خود را به گونه اى توجيه كند.
گفتنى است كه معتزله (فرقه اى از اهل سنّت) در مورد حسن و قبح عقلى و عدل خداوند ، با اماميّه هم عقيده بودند و اختلاف آنها با اشاعره در اين باره ، به گونه اى بود كه به اماميّه و معتزله ، «عدليّه» يا «أصحاب العدل و التوحيد» گفته مى شد . ۲