۱۶۰.امام باقر علیه السّلام: به خدا سوگند که محبوبترين يارانم نزد من، پارساترين، فقيهترين و پوشانندهترين شخص نسبت به حديث ماست. و بدترين و منفورترين آنها نزد من، کسى است که هر گاه حديثى را شنيد که به ما نسبت داده شده و از ما روايت مىشود، آن را نپذيرد و از آن بدش بيايد و انکارش کند و کسى را که معتقد به آن باشد، تکفير کند، در حالى که نمىداند شايد آن حديث، [واقعا] از جانب ما صادر شده و مُسند به ما باشد و با اين کار، از ولايت ما خارج شود.
۱۶۱.امام باقر يا امام صادق علیهما السّلام: حديثى را که کسى برايتان مىآورَد، تکذيب نکنيد؛ چرا که شما نمىدانيد، شايد آن حق باشد و خدا را در بالاى عرشش تکذيب کرده باشيد.
۱۶۲.امام كاظم علیه السّلام -در نامهاى که به على بن سُويد سائى نوشت -: و به آنچه از ما به تو مىرسد و به ما نسبت داده شده، مگو: «اين، باطل است»، حتّى اگر خلاف آن را از ما مىدانى؛ زيرا تو نمىدانى چرا آن را گفتهايم و چگونه آن [مسئله] را توضيح دادهايم.
ج - درنگ کردن هنگام درنیافتن حديث
۱۶۳.پيامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس حديثى از من به او برسد و آن را انکار کند، من خود در روز رستاخيز، طرف دعواى او خواهم بود. پس هر گاه حديثى از من به شما رسيد و آن را نفهميديد، بگوييد: «خدا، داناتر است».
۱۶۴.پيامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه اهل کتاب، حديثى برايتان گفتند، نه آنها را تصديق کنيد، و نه تکذيب، و بگوييد: «به خدا و پيامبرانش ايمان داريم». پس اگر باطل باشد، آن را تصديق نکردهايد و اگر حق باشد، آن را تکذيب نکردهايد.
د - باز گرداندن به اهل بيت
۱۶۵.امام على علیه السّلام: هنگامى که حديثى از ما شنيديد که نمىفهميد، آن را به ما باز گردانيد و در آن توقّف کنيد و تسليم باشيد تا حق برايتان روشن شود.