اُمويان، بازار حديثسازى رونق گرفت و احاديث نادرستى درباره فضائل صحابيان و نکوهش علويان و اهل بيت علیهم السّلام و باورهايى مانند جبر و تقدير و... جعل و نشر شدند.۱ نجاشى نيز از کتابى با عنوان «توليدات بَنى اُميّة فى الحديث»، نوشته ثبيت بن محمّد نام بُرده است که اين نکته را تأييد مىکند.۲حديثسازى، پس از معاويه نيز ادامه يافت و مبارک خواندن روز عاشورا به دوره یزید بن معاویه باز میگردد.۳
با وجود اين اسناد، برخى حديثپژوهان معاصر، مانند ابو شهبه، ابو زهره و عمر فلاته، روزگار اوج، يا آغاز پيدايش جعل را زمانهاى ديگرى دانستهاند، امّا کمتر اسناد مقبولى به دست دادهاند و بيشتر به تحليلهاى تاريخى و اصل نامقبول «عدالت همگانى صحابيان»، تمسّک کردهاند.۴
پس از بنى اميّه و در روزگار شورش عبّاسيان، شاهد جعل احاديثى هستيم که به صراحت يا با ارائه علامت، آنها را پيروز ميدان درگيرى با اُمويان معرّفى مىنمود، يا بر منزلت عبّاس، عموى پيامبر اکرم و نياى عبّاسيان، فراتر از واقعيت مىافزود، يا خراسان، جايگاه طرفداران عبّاسيان، و سياهجامگان، نيروى نظامى آنان را مىستود؛ احاديثى که تنها به سود عبّاسيان بود، نه ديگران.۵ براى نمونه به پيامبر نسبت دادند که به عبّاس فرموده است:«هنگامى که فرزندانت در عراق و ايران سُکنا گزيدند و جامه سياه پوشيدند و خراسانيان، ياور آنان گشتند، پيوسته حکومت در دست آنان است تا آن را به عيسى بن مريم علیهما السّلام بسپارند».۶
تشخيص اين پيشبينى تاريخى در آن روزگار، ممکن نبوده است؛ امّا اکنون مىدانيم که
1.. ر.ک: شناختنامۀ حدیث: ح ۷۷۶.
2.. ر.ک: رجال النجاشى: ج ۱ ص ۲۹۳ ش ۲۹۸.
3.. ر.ک: شناختنامۀ حدیث: ح ۸۲۸.
4.. . آراى این افراد، در قالب سه نظریه، بیان و نقد شده است (ر.ک: وضع و نقد حدیث: ص ۵۱ ـ ۶۲).
5.. ر.ک: الحدیث و المحدّثون، محمد أبو زهو: ص ۲۶۲.
6.. ر.ک: شناختنامۀ حدیث: ح ۸۱۶.