۱۱ / ۸
حديثسازى در فضيلت اهل بيت علیهم السّلام
۴۵۲.رجال الكشّى- به نقل از يحيى بن عبد الحميد حمانى، در کتابش در باره اثبات امامت امير مؤمنان علیه السّلام -: به شریک۱ گفتم: برخى افراد، ادّعا مى کنند که جعفر بن محمّد، در حديث، ضعيف است. او گفت: ماجرا را برايت مىگويم:
جعفر بن محمّد، مردى شايسته، مسلمان و پارسا بود. افراد نابخرد، گِرد او را گرفتند و بر او وارد مىشدند. چون از نزدش بيرون مىآمدند، مىگفتند: جعفر بن محمّد، برايمان حديث گفت و سخنانى مىگفتند که سراسر، منکر و دروغ و بربسته به [امام] جعفر [صادق علیه السّلام] بود. آنان، با اين کار، نان مىخوردند و از مردم، پول مىگرفتند و از اين راه، هر کار زشتى را مىکردند. مردم هم اينها را از آنان شنيدند. برخى، [آنها را باور کردند و] هلاک شدند و برخى، انکار کردند. از اين دستهاند: مفضّل بن عمر،۲ بنان، عمرو نَبطى و غير ايشان. اينها گفتند که [امام] جعفر [صادق علیه السّلام] به آنها گفته: «معرفت امام، از نماز و روزه، کفايت مىکند» و براى ايشان، از پدرش از جدّش و او از وقايع پيش از قيامت [مانند رجعت]، برايشان سخن گفته است و اين که على، همراه باد در ابرها پرواز مىکند و او پس از مرگ، سخن مىگويد و او در جايگاه غسلش، حرکت مىکند و اين که امام، خداى آسمان و خداى زمين است. اينان براى خداوند، شريک قرار دادند و نابخرد و گمراهاند.
به خدا سوگند، [امام] جعفر [صادق علیه السّلام] هيچ يک از اينها را نگفت. او با تقواتر و پارساتر از اين بود که چنين بگويد. مردم، اين گفتهها را شنيدند و او را ضعيف دانستند و اگر [امام] جعفر [صادق علیه السّلام] را مىديدى، مىدانستى که او ميان مردم، يگانه [و بىنظير] است.
1.. شریک بن عبد اللّه بن سنان بن انس، از محدّثان اهل سنّت و از نسل سنان بن انس، قاتل سید الشهدا علیه السّلام است؛ (میزان الاعتدال: ج ۲ص ۲۷۰). او با برخى شیعیان، ارتباط داشت و گاه علاقه خویش را به امیر مؤمنان و امام صادق اظهار مىکرد، ولى در ایام قضاوتش از سوی عباسیان در کوفه، سر به ناسازگارى با شیعیان گذاشت و شهادتشان را در دادگاه نپذیرفت. دستاویز او رفتار برخى غالیان، مانند بنان بود؛ ولى وی افراد دیگر متّهم به غلو، همچون مفضّل بن عمر را نیز به این گونه غالیان، ملحق کرد.
2.. برخى رجالشناسان مانند ابن غضائرى و نجاشى، مفضّل بن عمر را تضعیف و برخى مانند شیخ مفید، او را توثیق نمودهاند؛ (رجال الکشّى: ج ۲ ص ۶۱۲، معجم رجال الحدیث: ج ۱۹ ص ۳۱۷). گویی گرایش ابتدایی او به ابوالخطّاب و غالیان یا ارتباطهای لازم اجتماعی، سبب پدید آمدن این گزارشها شده است.