است و به خیال و حدس خود نیز اتّکا مىکند. ظن در فرهنگ جاهلى، بیشتر همپایه وهم و شک و تخمین و در نقطه مقابل علم و اطمینان بوده۱ و در قرآن کریم نیز بیشتر به همین معنا به کار رفته و از این جهت، مورد نهى قرار گرفته است.۲ از این رو، ظواهر قرآن - که منبع اطمینانبخش مخاطبان متعارف آن است - از تعریف ظن، بیرون مىرود و قیاس یاد شده، آن را در بر نمىگیرد.
در کبراى این قیاس نیز مىتوان تردید کرد؛ زیرا مىدانیم که شارع به بخشى از ظنها حجّیت داده و به اعتبار آنها تصریح کرده و این، کافى است تا کبراى قیاس از کلّیت فرو افتد و شرط قیاس شکل اوّل از میان برود. بیم از ضرر و زیان روزه که موجب جواز افطار مىشود، ظن به قبله براى خواندن نماز و ذبح شرعى، و اندازهگیرى اَرْش و خسارت جنایتها و چیزهاى دیگر از این قبیل، نمونههایی هستند که در همه آنها، ظن (گمان)، معتبر است و رسیدن به علم یقینى، اگر هم ممکن باشد، لازم نیست.
افزون بر این، مىتوانیم با استناد به بسیارى از روایات که در آنها اهل بیت علیهم السلام به ظاهر قرآن استدلال مىکنند و یا به آن ارجاع مىدهند، نتیجه بگیریم که ظنّ برخاسته از ظواهر قرآن، ظنّ خاص است که حجّیت دارد و نه ظنّ عام که نمىتوان بر آن تکیه کرد.۳
در پایان، تذکّر این نکته لازم است که ما به هیچ روى، به ظاهر اوّلیه کلام خدا بسنده نمىکنیم و تأکید مىکنیم که جستجو و بررسى آیات ناسخ، مخصِّص، مقیِّد و مبیّن و حتّى روایاتى که چنین نقشهایى دارند، لازم و بایسته
1.. ابن منظور مىگوید: «بئر ظنون: قلیلة الماء لا یوثّق بمائها؛ چاه ظَنون، یعنى کمآب که هیچ اطمینانى به آبش نیست» (لسان العرب: ج۱۳ ص۲۷۵. نیز، ر. ک: آسیبشناسى جریانهاى تفسیرى: ج۱ ص۱۵۵).
2.. ر. ک: انعام: آیۀ ۱۱۶ و یونس: آیۀ ۳۶ و ۶۶ و نجم: آیۀ ۲۳ و ۳۸ و جاثیه: آیۀ ۲۴ و ۳۲.
3.. براى نمونه، ر. ک: الکافى: ج۲ ص۲۸ ـ ۳۳ ح۱. امام باقر علیه السلام در این حدیث به بیش از دهها آیۀ قرآن، استناد و استشهاد نموده است. نیز، ر. ک: الکافی: ج۲ ص۳۳ ـ ۳۷ ح۱.