میکند، خواه پیشتر بوده و خواه امروز پدید آمده باشد.
نکته: برقراری ارتباط گسترده و همهجانبه میان قرآن و علوم انسانیِ نوپدید، از برخی آسیبهای جدّی مصون نیست. یکی از این آسیبهای خطرناک، چرخش به سوی ارائه تفسیری است که مورد پسند دانشمندان دیگر عرصههای علمی باشد. این به معنای تحمیل خواستهها و دانستههای پیشین خود بر متن و همان «تفسیر به رأی» است که اهل بیت علیهم السلام آن را سخت نکوهیدهاند. دلیل این نکوهش تند، تعارض آشکار تفسیر به رأی، با هدف نهاییِ تفسیر متن و نیز تضادّ آن با غرض فرو فرستادن کتابهای آسمانی است.
تفسیر به رأی، گونهای انحراف از حقیقتپویی است و به تعبیر امام علی علیه السلام، تابع کردن متن به هوا و هوس خویش است.۱ زمینه این امر، گاه تسلیم شدن در برابر خواستهها و گرایشهای هوسآلود درونی است و گاه توجّه بیش از اندازه به دانستههای خود و مرعوب شدن در برابر دانشهای نو و گستردهدامن امروزی.
در حالت نخست، مفسّر به جای اندیشیدن در مضمون متن و کوشش برای یافتن قرینههای مؤثّر در فهم آن، به خواستههای خود، دل میبندد و آنها را فراروی پژوهش و نقطه پایانی مسیر تحقیق خود قرار میدهد.
در حالت دوم نیز نتایج کنونیِ دانشهای نو و مرتبط با مسئلهاش را دانسته از پیش پذیرفته خود قرار میدهد و میکوشد مسیر پژوهش را به آن برساند. وی چون از تضاد و تخالف نتایج علمی با مفاد متن و مضمون آیات واهمه دارد، به سوی