161
پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد اول

که راه‏نمایى معصومان علیهم السلام در این زمینه، گاه به شکل توضیح بیانى و تبیین مفهومى بوده است - که با گونه‏ها و نمونه‏هاى متعدّدى از آن، در بحث پیشین آشنا شدیم - و گاه نیز از طریق ارائه مصداق عینى و خارجى به مخاطب بوده است که جَرْى و تطبیق، نامیده مى‏شود - که گونه‌ها و نمونه‏هاى آن نیز بیان شدند -.

نکته مهم، آن که اين جَرْى و تطبيق، در هر دو عرصه تفسير و تأويل، اتّفاق افتاده است؛ يعنى امامان علیهم السلام گاه مصداقى را براى تفهيم معناى ظاهرى و تنزيل قرآن، ارائه داده‏اند و گاه با آگاهى از مقصود الهى، براى تبيين معناى باطنى و تأويلى قرآن، به ذکر مصداق پرداخته‏اند. حفظ اين ارتباط سه‏گانه ميان تفسير، تأويل و تطبيق، مى‏تواند به بسيارى از پرسش‏ها در باره روايات ناظر به قرآن، پاسخ دهد. به همين گونه، خَلط مفهومى و مصداقى اين سه فرايند، آسيب‏هايى را پديد آورده است. يکى از مهم‏ترين اين آسيب‏ها، تفسيرى ديدن روايات تطبيقى است که بايد در آسيب‏شناسى تفسير روايى به آن پرداخته شود.۱

1.. براى نمونه، علّامه طباطبایى مى‏نویسد: «عَن حُمرانَ، عَنِ الباقِرِ علیه السلام فى قولِهِ تَعالىٰ: (وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجٰالِ)، قالَ: ̎ نَحنُ اُولٰئِکَ̎ أقول: و رواه أیضاً عن سماعة عن الصادق علیه السلام، و لفظه: ̎ فَأمّا قَولُهُ: (مردان مستضعف)، فَاُولٰئِکَ نَحنُ» و الروایتان فى مقام التطبیق و الشکوىٰ من بغى الباغین من هذه الاُمّة، و لیستا فى مقام التفسیر؛ حمران از امام باقر علیه السلام روایت کرده که در تفسیر این سخن خداوند متعال (مردان مستضعف) فرمود: "ما آنها هستیم". این روایت را سماعه نیز از امام صادق علیه السلام نقل کرده است ولی با این عبارت: "امّا این سخن خدا: (مستضعفان...) آنها ماییم" و این دو روایت در مقام تطبیق آیه [بر ائمّه علیهم السلام] هستند و امام در مقام شکایت از ظلم ظالمان این امّت چنین فرموده و خود را مستضعف خوانده است، نه این که خواسته باشد آیه را تفسیر کند» (المیزان: ج۴ ص۴۲۱).


پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد اول
160

امّا جَرْى، از زاویه‏اى متفاوت عمل مى‏کند. رسالت اصلى جَرْى، آوردن قرآن به صحنه زندگى است. جَرْى، در پى روشن کردن تکلیف مخاطب در زندگى واقعى است تا به او کمک کند وظیفه در لحظه خود را تشخیص دهد و مصداق واقعى و کنونى از یک مفهوم قرآنى را بیابد. فرایند «جَرْى» در ظاهر، به مفهوم ذهنى و تفسیر و تبیین مفهومىِ آیه نظر ندارد؛ امّا در پس‏زمینه خود، بر پایه تفسیر یا تأویل، نشسته است. این تفسیر یا تأویل نهان، در ذهن فردى که آیه را بر مصداق خارجى‏اش تطبیق مى‏دهد، وجود دارد و پشتوانه علمى جَرْى است. این پشتوانه، اگر چه مقصود اوّلى و اصلى نیست، امّا مى‏تواند کشف شود و به هنگام درخواست مخاطب، در قالب‏هاى پذیرفته و متعارف، ارائه گردد و بدین گونه، به تفسیر یارى رسانَد.

این به معناى گشودن پاى مصداق خارجى به عرصه تفسیر و معناشناسى است که در برخى جاها روى مى‏دهد و در زندگى روزمرّه هم متداول است. براى نمونه، براى فهماندن معناى «سرهنگ» به یک کودک و تفهیم تفاوت آن با معناى «سرباز»، مى‏توان دو فرد نظامى را به او نشان داد: یکى بسیار رشید، کامل‏ و اندکى پا به سن نهاده که لباس مرتّب نظامى‏اش با درجه و مدال‏هاى شجاعت، آراسته شده است و دیگرى، جوانى نورَس که تازه به خدمت ارتش در آمده و هنوز، سردوشى نگرفته است. این چنین، کودک با شناختی که از مقایسه اجمالی این دو مصداق به دست می‌آورد، با مفهوم «سرهنگ» و «سرباز» تا حدّی آشنا می‌شود. بی‏ آن که قصد تشبیه داشته باشیم، امامان علیهم السلام نیز مخاطبان خویش را با ارائه مصداق بیرونى، به فهم بهتر و روشن‏ترى رسانده و آنها را به مقصود حقیقى قرآن، نزدیک‏تر نموده‏اند.

براى تأیید این معنا، کافى است چگونگى ارشاد معصومان علیهم السلام به معانى قرآن را در میان آنچه از روایات ایشان به یادگار مانده است، بکاویم. روایات، نشان مى‏دهند

  • نام منبع :
    پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی
    محل نشر :
    مشهد
    تاریخ انتشار :
    1398/01/01
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3249
صفحه از 272
پرینت  ارسال به