نیستند؛ چنان که خود قرآن تصریح میکند:
(وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلاً مِّن قَبْلِكَ مِنْهُم مَّن قَصَصْنَا عَلَيْكَ وَ مِنْهُم مَّن لَّمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ).۱
و به راستى ما پیامبرانى پیش از تو فرستادهایم که [داستان] برخى از آنان را براى تو گفتهایم و برخى دیگر را نگفتهایم.
بنا بر این، باید برخی موضوعات و مطالب یا در باطن قرآن نهفته باشد یا به دلالت (وَ ما آتاکمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا)۲ به سنت پیامبر واگذار شده باشد؛ چنان که از ابنمسعود روایت شده که گفت:
چرا لعنت نکنم کسانی را که خداوند در کتاب خود آنان را لعنت کرده است؛ در حالی که مرادش واشمه، مستوشمه، واصله و مستوصله بود.
زنی که این را شنید، تمام قرآن را خواند و نزد ابنمسعود آمد و گفت: ای ابن ام عبد، دیشب ما بین الدفتین را خواندم، ولی لعن واشمه را در آن نیافتم. ابن مسعود گفت:
اگر درست خوانده بودی مییافتی. خداوند فرموده است: (ما آتاکمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا) و از جمله مطالبی که پیامبر صلی الله علیه و آله آورده است این است که فرمود: لعَنَ اللهُ الواشمةَ و المستوشمةَ.۳
۳. آیه تفصیل
(لَقَدْ کاَنَ فیِ قَصَصِهِمْ عِبرْةٌ لّأُوْلیِ الْأَلْبَابِ مَا کاَنَ حَدِیثًا یفْترَی وَ لَکن تَصْدِیقَ الَّذِی بَینْ یدَیهِ وَ تَفْصِیلَ کلِّ شیْءٍ وَ هُدًی وَ رَحْمَةً لِّقَوْمٍ یؤْمِنُونَ).۴
به راستی در سرگذشت آنان عبرتی برای خردمندان است. [قرآن] سخنی