121
تفسیر موضوعی روایی؛ چیستی، مبانی و روش

بلکه بحث از حالات نفسانی التفات‌کننده است، نمی‏توان کسی را متعبد ساخت که وقتی ظن به واقعیت خارجی دارد، خود را عالم انگارد؛ چون علم و اعتقاد از امور خود‏به‏خودی هستند که باید مقدمات آن به وجود آید تا حاصل شوند و با اعتبار، عقد القلب ایجاد نمی‏شود.

بنا بر این، در مسائل هست و نیست یا همان تکوینیات، تبدیل تعبدی (یعنی در مقام عمل) ظن به «علم» با جعل و دستور، کارایی ندارد تا بتوان به دلائلی همچون امضای سیره عام عقلا توسط شارع، آیات حجیت خبر واحد یا دیگر دلایل استناد کرد، بلکه باید مقدمات علم را فراهم نمود؛۱ در حالی که پاسخ ما این است که اساساً «علم» نمی‏تواند در واقع و خارج، ملاک اعتقاد و عمل به آیات قرار داده شود؛ چرا که منجر به تعطیلی بیشتر آیات قرآن می‏گردد بلکه همان ظنی که از روایات تفسیری حاصل می‌شود اگر مصداق علم عقلایی و اطمینان باشد، حجیّت می‌یابد.

شبهه دیگری که نیازمند بررسی است، دلالت آیه (وَ لا تَقْفُ ما لَیسَ لَک بِهِ عِلْم)۲ بر لزوم تحصیل علم برای عمل و اعتقاد به آیات است.

در پاسخ باید گفت که اولاً ما باید آیات و حتی روایات را با همان معنایی که واژگان در عصر نزول دارند، بفهمیم، نه با اصطلاحات سده‏های بعدی. واژه «علم» در منطق، فلسفه و اصول یک معنای اصطلاحی رایج امروزی دارد که همان معرفت صددرصدی است و یک معنای لغوی مستعمل در عصر نزول که در ادامه خواهد آمد.

ثانیاً اگر در این آیه مراد از علم، علم منطقی باشد، خود مفاد آیه قابل اخذ و عمل نخواهد بود؛ چرا که مفاد آیه ظنی الدلاله است. بنا بر این، باید بررسی نمود

1.. ر.ک: بازخوانی مبانی تفسیر قرآن، ص۲۷۸ ـ ۲۸۳.

2.. سوره اسرا، آیه ۳۶.


تفسیر موضوعی روایی؛ چیستی، مبانی و روش
120

صددرصدی به آیات باشد، جز در مسائل فقهی ـ که دلیل معتبر بر حجت بودن ظن داریم ـ باید دیگر مفاد آیات را ـ که چندین برابر مفاد فقهی است ـ غیر قابل باور و عمل بدانیم.

از دیگر سو نیز نمی‏توان هر ظنی را نیز مبنای عمل و اعتقاد قرار دارد. بنا بر این، در میان این دو محذور، آنچه حجیت خواهد یافت، علم عقلایی یا اطمینان است و خبر واحد ثقه و خبر مورد وثوق، چنین اقتضایی دارند که مصداق علم عقلایی و اطمینان باشند؛ چنان که اقوال لغویان نیز از دیگر صغریات حجیت علم عقلایی است.۱

با این نظریه مهم‌ترین دلیل کسانی که قایل به عدم حجیت خبر واحد در تفسیر هستند، ابطال می‏گردد؛ چرا که آنان می‏گویند:

اولاً، خبر واحد ثقه چیزی بیش از ظن به صدور را افاده نمی‏دهد. لذا برای شنونده علم به درستی محتوای آن را فراهم نمی‏آورد. پس به خودی خود معتبر نیست، بلکه نیازمند پشتوانه‏ای است که آن ظن را معتبر سازد.

ثانیاً، در یک نگاه کلی روایات دو دسته‏اند: یا از امور اعتباری شارع خبر می‏دهند، یعنی از بایدها و نبایدها و دیگر مقررات شرعی (امور تکلیفی) یا از امور واقعی، یعنی هست و نیست (امور تکوینی).

ثالثاً، تفسیر قرآن، بیان معانی واژگان و مراد الهی از آیات است. لذا در زمره امور هست و نیست قرار دارد و روایات تفسیری نیز بیان‌گر امری واقعی و حقیقی هستند.

رابعاً، در امور تکلیفی و اعتباری، شخص اعتبار کننده می‏تواند بگوید هر تکلیفی را که به وجودش ظن یافتی، در عمل قطعی الوجود بدان (= جعل حجیت)، اما در تعامل با امور تکوینی، که بحث عمل به دستور مطرح نیست

1.. این استدلال از نظریه استاد محمد تقی اکبر نژاد در جلسه «نقد مکتب اصولی شیخ انصاری» ـ که در تاریخ ۶/۷/۹۴ در دفتر تبلیغات شهر قم برگزار شد ـ الهام گرفته است. نظریه ایشان «حجیت قوی‏ترین معرفت ممکن نوعی» است.

تعداد بازدید : 9449
صفحه از 220
پرینت  ارسال به