هر کس از من غیر قرآن نوشته است، باید محو کند.۱
پاسخ دلیل نخست، آیات قرآن است که همه مسلمانان را به سنت ارجاع داده است و دلیل دوم آنان ناظر بر مدعایشان نیست؛ چون در آن سخن از سنت است، نه روایات تفسیری. همچنین چنان که روشن است، دلایل سوم و چهارم مبتنی بر تاریخ حدیث اهل سنت و نگاه آنان به سنت نبوی است که مورد قبول شیعه نیست و در جایگاه خود نقد و رد شده است؛ ضمن این که دلیل سوم نیز خروج از مدعاست.
دسته دوم، کسانی از امامیه هستند که قایل به استقلال قرآن در فهم هستند. این افراد، بر خلاف قرآنیون، به حجیت سنت باور دارند، ولی تفسیر و فهم ظاهر هیچ آیهای را متوقف بر سنت نمیدانند. این سخن به معنای بینیازی از سنت در تبیین قرآن نیست؛ چرا که فرق است میان تفسیر و تبیین.
تفسیر به معنای بیان معانی ظاهر آیات و کشف مراد خداوند از آنهاست؛ در حالی که تبیین به معنای بیان تفاصیل و جزئیات است؛ به عنوان نمونه، در (وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاة)۲ بیان احکام نماز و زکات تفسیر نیست، بلکه تفسیر، بیان معانی واژگان این عبارت و کشف مراد جدی الهی از آن است.
علامه طباطبایی در زمره این دسته است۳ که فهم آیات را نیازمند سنت نمیداند، ولی پیبردن به تفصیل سه دسته آیات را نیازمند تبیین روایی میداند: ۱. آیات الاحکام، ۲. آیات مربوط به قصص، ۳. آیات معاد؛ چرا که تفاصیل این موارد از خود قرآن به دست نمیآید.۴