واقعى ايجاد و توليد آن كالا در حالت طبيعى بازار است . پس آنچه حاصلِ ميزان سختىِ توليد و وضع طبيعى بازار است ، در قيمت طبيعى جلوه مى يابد كه به موجب اين احاديث ، از جانب خداى سبحان است و چنانچه عوامل غير طبيعى به ميان نيايند ، همين قيمت در بازار رواج مى يابد .
مخالفت پيامبر صلى الله عليه و آله با قيمت گذارى
دسته بندى دوگانه قيمت كه به آن اشاره شد ، جايگاه و وظيفه دولت در مسئله قيمت گذارى را تبيين مى كند . يعنى اگر قيمت گذارى دولتى به معناى پايين آوردن قيمت طبيعى كالا باشد ، در حقيقت ، ستم به توليد كننده و آسيب رسانى به حركت توليد است .
شك نيست كه پايين آوردن توليد ، موجب واپس ماندگى اقتصادى است و از اين رو ، دولت حق ندارد قيمت كالاها را پايين تر از قيمت طبيعى ـ كه با سختىِ توليد و وضع طبيعى بازار هماهنگ است ـ ، تعيين كند ، حتّى اگر بحران يا كمبودِ كالا پيش آمده باشد ؛ بلكه وظيفه دارد با عوامل غير طبيعى كه قيمت ها را از حدّ طبيعى بالاتر مى برند ، رويارويى كند .
بر اين اساس ، روشن مى شود كه چرا پيامبر صلى الله عليه و آله و امام على عليه السلام با قيمت گذارى مخالفت كرده و ضمنا با احتكار هم ستيزيده اند . اين موضعگيرى ، از سويى ، از زيان و ظلم به توليد كننده پيشگيرى مى كند ـ كه اين ظلم ، خود ، به پايين آمدن سطح توليد مى انجامد ـ و از ديگر سو ، عوامل افزايش بى ضابطه قيمت ها را از ميان مى بَرَد .
بدين ترتيب ، فقيهانى كه قيمت گذارى را به صورت مطلق غير مجاز شمرده اند ، ظاهرا به اين معنا نظر داشته اند . ۱
عادلانه بودن قيمت ها در روزگار امير مؤمنان عليه السلام
با ملاحظه آنچه گذشت ، روشن مى شود كه فرمان امير مؤمنان عليه السلام به مالك براى آسان سازى خريد و فروش با موازين عادلانه و قيمت هاى متناسب با حقّ فروشنده و مشترى ، نه تنها با موضع پيامبر صلى الله عليه و آله در مخالفت با قيمت گذارى منافات ندارد ، بلكه در همان سمت و سو ؛ ليكن از زاويه رويارويى با عوامل مؤثّر در افزايش بى ضابطه قيمت هاست .