933
گزيده حكمت نامه پيامبر اعظم صلّي الله عليه و آله و سلّم

واقعى ايجاد و توليد آن كالا در حالت طبيعى بازار است . پس آنچه حاصلِ ميزان سختىِ توليد و وضع طبيعى بازار است ، در قيمت طبيعى جلوه مى يابد كه به موجب اين احاديث ، از جانب خداى سبحان است و چنانچه عوامل غير طبيعى به ميان نيايند ، همين قيمت در بازار رواج مى يابد .

مخالفت پيامبر صلى الله عليه و آله با قيمت گذارى

دسته بندى دوگانه قيمت كه به آن اشاره شد ، جايگاه و وظيفه دولت در مسئله قيمت گذارى را تبيين مى كند . يعنى اگر قيمت گذارى دولتى به معناى پايين آوردن قيمت طبيعى كالا باشد ، در حقيقت ، ستم به توليد كننده و آسيب رسانى به حركت توليد است .
شك نيست كه پايين آوردن توليد ، موجب واپس ماندگى اقتصادى است و از اين رو ، دولت حق ندارد قيمت كالاها را پايين تر از قيمت طبيعى ـ كه با سختىِ توليد و وضع طبيعى بازار هماهنگ است ـ ، تعيين كند ، حتّى اگر بحران يا كمبودِ كالا پيش آمده باشد ؛ بلكه وظيفه دارد با عوامل غير طبيعى كه قيمت ها را از حدّ طبيعى بالاتر مى برند ، رويارويى كند .
بر اين اساس ، روشن مى شود كه چرا پيامبر صلى الله عليه و آله و امام على عليه السلام با قيمت گذارى مخالفت كرده و ضمنا با احتكار هم ستيزيده اند . اين موضعگيرى ، از سويى ، از زيان و ظلم به توليد كننده پيشگيرى مى كند ـ كه اين ظلم ، خود ، به پايين آمدن سطح توليد مى انجامد ـ و از ديگر سو ، عوامل افزايش بى ضابطه قيمت ها را از ميان مى بَرَد .
بدين ترتيب ، فقيهانى كه قيمت گذارى را به صورت مطلق غير مجاز شمرده اند ، ظاهرا به اين معنا نظر داشته اند . ۱

عادلانه بودن قيمت ها در روزگار امير مؤمنان عليه السلام

با ملاحظه آنچه گذشت ، روشن مى شود كه فرمان امير مؤمنان عليه السلام به مالك براى آسان سازى خريد و فروش با موازين عادلانه و قيمت هاى متناسب با حقّ فروشنده و مشترى ، نه تنها با موضع پيامبر صلى الله عليه و آله در مخالفت با قيمت گذارى منافات ندارد ، بلكه در همان سمت و سو ؛ ليكن از زاويه رويارويى با عوامل مؤثّر در افزايش بى ضابطه قيمت هاست .

1.گروهى از فقيهان ، قيمت گذارى را غير مجاز دانسته اند ، از جمله شيخ طوسى در النهاية (ص ۳۷۴) و المبسوط (ج ۲ ص ۱۹۵) ، ابن زهره در الغنيه(الجوامع الفقهيّة : ص ۵۲۸) ، محقّق حلّى در الشرائع (ج ۲ ص ۲۱) ، علّامه حلّى در القواعد (ج ۱ ص ۱۳۲) و المختصر (ص ۱۲۰). حتّى در مفتاح الكرامة(ج ۴ ص ۱۰۹) اين نظر ، اجماعى دانسته شده و چنين آمده: «به دليل اجماع و خبرهاى متواتر ، آن گونه كه در السرائر آمده ، و نبودن اختلاف ميان مسلمانان در اين مسئله ، چنان كه در المبسوط آمده ، و نبودن اختلاف ميان شيعيان در اين مسئله ، آن سان كه در التذكرة آمده است». مرحوم خويى ، پس از فتوا دادن به جايز نبودن قيمت گذارى ، گفته است: «آرى . اگر فروشنده در قيمت گذارى اجحاف كند ، چندان كه گونه اى از احتكار شمرده شود ، حاكم اسلامى از آن جلوگيرى مى كند تا مالك كالا به قيمت بازار يا قدرى بيشتر كه در حدّ توان خريد مردم باشد ، آن كالا را بفروشد. مثلاً اگر بهاى يك كيسه گندم ، صد فلس باشد و احتكار كننده آن را به دو دينار بفروشد ، اين كار نيز نوعى احتكار است ، چنان كه پوشيده نيست» (مصباح الفقاهة : ج ۵ ص ۵۰۰) .


گزيده حكمت نامه پيامبر اعظم صلّي الله عليه و آله و سلّم
932

نگاهى به احاديث قيمت گذارى

همان گونه كه پيش تر در متن اشاره شد ، احاديث قيمت گذارى را مى توان به اين سه دسته تقسيم كرد :
دسته يكم ، احاديثى كه تصريح مى كنند خداوند سبحان ، قيمت گذار و تعيين كننده بهاى كالاهاست .
دسته دوم ، احاديثى از پيامبر صلى الله عليه و آله كه مضامين احاديث دسته يكم را تأييد مى كنند و به موجب آنها ، ايشان ، پيشنهاد قيمت گذارى اى را كه مردم مطرح كردند ، سخت رد كرده ، آن را ستم و بدعت مى شمارد .
دسته سوم ، حديثى كه بر استحباب فروختن به قيمتى ارزان تر از قيمت بازار ـ هنگامى كه با انگيزه اى خدايى باشد ـ دلالت دارد .
احاديث دسته هاى يكم و دوم ، دلالت دارند كه در نظام اسلامى ، نمى توان براى كالاها قيمت گذارى كرد و اين ، خلاف فرمانى است كه امير مؤمنان به مالك اشتر داد تا قيمت ها را به صورتى عادلانه و دور از اجحاف ، تنظيم نمايد .
براى روشن شدن مراد از اين احاديث و دريافتن معنايى استوار از آنها ، پاسخگويى به اين سؤالات ، ضرورت دارد :
۱ . مراد از اين كه «خداوند سبحان ، قيمت گذار است» ، چيست؟
۲ . چرا در زمان خشك سالى ، پيامبر صلى الله عليه و آله قيمت گذارى را مردود دانست و آن را به سختى رد كرد؟
۳ . اگر نظام قيمت گذارى در اسلام مجاز نيست ، چرا امام على عليه السلام فرمان داد كه قيمت ها عادلانه و دور از اجحاف ، تنظيم شوند؟

قيمت گذار بودنِ خداوند عز و جل

مى توان قيمت را به دو گونه تقسيم كرد: طبيعى و غير طبيعى . قيمت طبيعى ، در چارچوب وضعيت و زمينه هاى واقعى كالا و بازار قرار دارد ؛ مانند : نوع ، تعداد ، سختىِ توليد ، توزيع ، نگهدارى ، تقاضا ، و آنچه در تعيين قيمت حقيقى كالا تأثير دارد . امّا قيمت غير طبيعى ، ناشى از وضعيت هاى غير طبيعى است كه فروشنده پديد مى آورَد ؛ مانند احتكار ، تبانى بر قيمتى معيّن ، و ايجاد بازار سياه .
در پرتو اين تقسيم بندى ، قيمتِ خدايى ، همان قيمت طبيعى است . ظاهرا رواياتى كه قيمت گذارى را به خداوند سبحان نسبت مى دهند ، از اين مفهوم حكايت دارند كه هر كالايى ، داراى قيمتى برآمده از زمينه هاى

  • نام منبع :
    گزيده حكمت نامه پيامبر اعظم صلّي الله عليه و آله و سلّم
    سایر پدیدآورندگان :
    مرتضي خوش نصيب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 14393
صفحه از 1124
پرینت  ارسال به