921
گزيده حكمت نامه پيامبر اعظم صلّي الله عليه و آله و سلّم

شمرده مى شود ، همانند دانش در برابر نادانى ؛ امّا آن گاه كه ثروت از زاويه ارتباطش با انسان ثروتمند ارزيابى گردد ، اين معادله شكلى ديگر مى پذيرد . همان گونه كه دانش براى هر دانشمندى سودمند و نادانى براى هر جاهلى زيانمند نيست ، ثروت هم چنين است . هر توانگرى از ثروت سود نمى برد ، همان گونه كه هر فقيرى از فقر ، زيان نمى بيند ؛ بلكه به تعبير امير مؤمنان : «بسا توانگرى كه فقرِ جاويدان بر جاى نهد» ۱ و «بسا فقرى كه به توانگرىِ هميشگى بينجامد» ۲ و «بسا كاسته كه سودمند است و بسا افزوده كه زيان بخش» . ۳
بر اين پايه ، آن گاه كه ثروت از جهتِ نوع ارتباطش با ثروتمند ، و فقر از ناحيه چگونگى پيوندش با فقير ارزيابى گردد ، نمى توانيم با قاطعيّت بگوييم كه ثروت ، مطلقا ارزش يا ضدّ ارزش است . در اين حال ، سزاوار است كه ارزيابى را از ره گذر نتايج به دست آوريم . اگر ثروتمند از ثروتش به شكل مطلوب بهره برده باشد ، ثروت ، ارزش است ؛ وگرنه ، خير ! درباره فقر نيز چنين است . اگر فقر به خوارى و ويرانى بينجامد ، عاملى منفى است ؛ امّا اگر موضعگيرى هاى صحيحِ فقير ، او را از فقر به غناى حقيقى برساند و راه كمال او را هموار كند ، چنين فقرى ارزشمند است .
به طور كلّى ، فصول پنجگانه نخست ، موضوع توسعه اقتصادى را از دريچه نگاه نخست ، بررسى كرده و آيات و احاديث فصل ششم ، آن را از نظرگاه دوم نگريسته است . پس تعارضى ميان اين دو دسته نيست .

1.غرر الحكم : ح ۵۳۲۸ .

2.غرر الحكم : ح ۵۳۲۷ .

3.غرر الحكم : ح ۶۹۶۰ .


گزيده حكمت نامه پيامبر اعظم صلّي الله عليه و آله و سلّم
920

نكاتى درباره احاديثِ ستاينده فقر

در نگاه نخست به نظر مى رسد كه ميان روايات دسته هاى اوّل و دوم اين فصل با آيات و روايات فصل هاى گذشته ، تعارض وجود دارد . اين روايات ، فقر (نادارى) و فرودستىِ اقتصادى را مى ستايند و آن را بر توانگرى و رفاه ، ترجيح مى دهند ، در حالى كه آيات و احاديث فصل هاى پيشين ، توسعه اقتصادى را ارجمند مى شِمُرند و شكوفايى معيشتى را گران مايه ، بابركت و از آثار برنامه وعده داده شده توسعه اقتصادى در اسلام مى نامند و خطرهاى فقر و پيامدهاى فاجعه بار واپس ماندگى اقتصادى را گوشزد مى كنند . اكنون بايد ديد كه : مراد از روايات ستاينده فقر چيست و آيا مى توان به مفاد آنها ملتزم شد و معناى برآمده از آنها را پذيرفت ؟
۱ . در فصول پنجگانه نخست اين بخش ، آيات و احاديثى درباره اهمّيت توسعه اقتصادى و زيان هاى ناشى از فقر ، آمده است . ديگر فصل هاى اين بخش نيز متضمّن مباحثى در باب اصول و مبانى توسعه و پيامدها و آفات آن هستند . با ملاحظه مجموع اين مباحث ، جاى هيچ ترديدى در اين نكته باقى نمى ماند كه اسلام ، هرگز به فقر ، گرايش ندارد و به سوى آن ، جهتگيرى نمى كند ؛ بلكه توسعه اقتصادى ، به شكلى برجسته ، از اهداف مهمّ اين دين به شمار مى رود .
به بيان ديگر ، جهتگيرى و مبارزه اسلام در رويارويى با فقر و برنامه ريزى هايش در مسير توسعه اقتصادى ، از اصول مسلّم اسلامى است . بر اين پايه ، هر گاه احاديثى به چشم بخورند كه ظاهرا مردم را به سوى فقر دعوت مى كنند ، پس از قطعى شدن انتساب آنها به پيشوايان دين ، چاره اى جز آن نيست كه مقصود از اين احاديث را در ظاهر آنها نجوييم .
۲ . توانگرى و فقر ، از هر جهت ، همانند دانش و نادانى اند و مى توان آنها را از دو زاويه ارزيابى كرد . از يك زاويه ، دارايى به طور مطلق و همانند دانش ، ارزش تلقّى مى شود ؛ زيرا از مظاهر نظام آفرينش است كه در خدمت انسان و نيازمندى هاى وى قرار دارد ، در برابرِ فقر كه به ازاىِ خواست هاى انسان ، همچون نادانى ، داراى بارِ منفى ارزيابى مى شود . امّا از زاويه ديگر ، دارايى با توجّه به نقشى كه در زندگى انسان ايفا مى كند ، ارزيابى مى شود .
اين نكته را مى توان با چنين تعبيرى نيز بيان كرد: در نگاه اوّل ، آنچه ارزيابى مى شود ، ثروت و علم است ؛ امّا در نگاه دوم ، ثروتمند و عالِم ، ارزيابى مى گردد .
آن گاه كه ثروت از زاويه نگاه آفرينشى ارزيابى شود ، بى شك در برابر فقر ، داراى ارزش و نوعى نعمت

  • نام منبع :
    گزيده حكمت نامه پيامبر اعظم صلّي الله عليه و آله و سلّم
    سایر پدیدآورندگان :
    مرتضي خوش نصيب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 15449
صفحه از 1124
پرینت  ارسال به