845
گزيده حكمت نامه پيامبر اعظم صلّي الله عليه و آله و سلّم

۲۸۵۰.كنز العمّال عن عبد اللّهِ بن أبي أوفى :كُنّا يومَ الشَّجرَةِ ألفا وأربَعَمِئةٍ أو ألفا وثلاثَمِئةٍ ، وكانَت أسلَمُ يومَئذٍ ثُمنُ المُهاجِرينَ . ۱

۵ / ۶ . غَزوَةُ خَيبَرَ

الكتاب

« سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انطَـلَقْتُمْ إِلَى مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ يُرِيدُونَ أَن يُبَدِّلُواْ كَلَـمَ اللَّهِ قُل لَّن تَتَّبِعُونَا كَذَ لِكُمْ قَالَ اللَّهُ مِن قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا بَلْ كَانُواْ لَا يَفْقَهُونَ إِلَا قَلِيلاً » . ۲

الحديث

۲۸۵۱.كنز العمّال عن بُرَيدة :لَمّا كانَ يومُ خَيبَرَ أخَذَ اللِّواءَ أبو بكرٍ ، فَرَجَعَ ولَم يُفتَحْ لَهُ ، فَلَمّا كانَ مِن الغَدِ أخَذَ عُمَرُ ولَم يُفتَحْ لَهُ ، وقُتِلَ ابنُ مُسلِمَةَ ورَجَعَ الناسُ ، فقالَ رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : لَأدفَعَنَّ لِوائي هذا إلى رَجُلٍ يُحِبُّ اللّهَ ورسولَهُ ويُحِبُّهُ اللّهُ ورسولُهُ ، لَن يَرجِعَ حتى يُفتَحَ علَيهِ . فَبِتنا طَيِّبةً أنفُسُنا أنَّ الفَتحَ غَدا ، فَصَلّى رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله الغَداةَ ثُمّ دَعا بِاللِّواءِ وقامَ قائما ، فما مِنّا مِن رَجُلٍ لَهُ مَنزِلَةٌ مِن رسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله إلّا وهُو يَرجُو أن يكونَ ذلكَ الرَّجُلَ ؛ حتّى تَطاوَلتُ أنا لها ورَفَعتُ رَأسِي لِمَنزِلَةٍ كانَت لي مِنهُ ، فَدَعا عليَّ بنَ أبي طالبٍ وهو يَشتَكِي عَينَيهِ فَمَسَحَها ثمَّ دَفَعَ إلَيهِ اللِّواءَ فَفُتِحَ لَهُ! ۳

۲۸۵۲.كنز العمّال عن أبي طلحة :لَمّا أصبَحَ النبيُّ صلى الله عليه و آله خَيبَرَ وقد أخَذُوا مَساحِيَهُم ۴ ومَكاتِلَهُم وغَدَوا على حُرُوثِهم ، فلمّا رَأوُا النبيَّ صلى الله عليه و آله مَعهُ الخميسُ نَكَصُوا مُدبِرِينَ ، فقالَ رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : اللّهُ أكبَرُ اللّهُ أكبرُ خَرِبَت خَيبَرُ،إنّا إذا نَزَلنا بساحَهِ قَومٍ فَساءَ صَباحُ المُنذَرِينَ. ۵

۲۸۵۰.كنز العمّالـ به نقل از عبد اللّه بن ابى اَوفى ـ: در روز بيعت رضوان، تعداد ما هزار و چهار صد يا هزار و سيصد نفر بود و قبيله اَسلَم در آن روز، يكْ هشتمِ مهاجران بودند.

۵ / ۶ . جنگ خيبر

قرآن

«چون به [ قصدِ ] گرفتن غنايم روانه شديد، به زودى برجاى ماندگان خواهند گفت: بگذاريد ما [ هم ]به دنبال شما بياييم. [ اين گونه ]مى خواهند دستورِ خدا را دگرگون كنند. بگو: «هرگز از پىِ ما نخواهيد آمد». آرى. خدا از پيش درباره شما چنين فرموده. پس به زودى خواهند گفت: «[ نه، ]بلكه بر ما رشك مى بريد». [ نه ، چنين نيست؛ ]بلكه جز اندكى درنمى يابند» .

حديث

۲۸۵۱.كنز العمّالـ به نقل از بُرَيده ـ: در روز خيبر، ابو بكر، پرچم را گرفت؛ امّا بدون آن كه موفّق به فتح شود، برگشت. روز بعد، عمر پرچم را گرفت و اوهم ناكام برگشت و ابن سَلَمه كشته شد و مردم (مسلمانان) برگشتند.
پيامبر خدا، فرمود : «هر آينه ، اين پرچم را به كسى خواهم داد كه خدا و پيامبرش را دوست دارد و خدا و پيامبرش نيز او را دوست دارند و هرگز بر نمى گردد تا پيروزى نصيبش شود. ما آن شب را خوش حال از اين كه فردا روز پيروزى است، به صبح رسانديم. پيامبر خدا، نماز صبح را خواند و آن گاه، پرچم را خواست و از جا بلند شد. هر يك از ما كه نزد پيامبر خدا منزلتى داشت، اميدوار بود كه آن مرد او باشد. حتّى من به جهت منزلتى كه نزد پيامبر صلى الله عليه و آله داشتم، گردن كشيدم و سرم را بالا گرفتم؛ امّا پيامبر خدا، على بن ابى طالب را صدا زد. على عليه السلام مبتلا به چشم دردبود. پيامبر خدا، دستى بر چشم او كشيد و آن گاه، پرچم را به وى سپرد و پيروزى نصيب او شد.

۲۸۵۲.كنز العمّالـ به نقل از ابو طلحه ـ: وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله به خيبر رسيد، اهالى خيبر با بيل و زنبيل هاى خود براى رفتن به مزارعشان بيرون آمدند و چون پيامبر صلى الله عليه و آله و سپاه او را ديدند، برگشتند و فرار كردند. پيامبر خدا فرمود : «اللّه اكبر، اللّه اكبر! خيبر ويران شد (سقوط كرد) . ما هر گاه در ميدان قومى فرود آييم، بيم داده شدگان، صبحِ بدى خواهند داشت».

1.كنز العمّال : ج ۱۰ ص ۴۸۰ ص ۳۰۱۵۰.

2.الفتح : ۱۵.

3.كنز العمّال : ج ۱۰ ص ۴۶۳ ح ۳۰۱۲۰.

4.المساحي : جمع مسحاة ، وهي المجرفة من الحديد ، والميم زائدة ، لأنّه من السحو : الكشف والإزالة . (النهاية : ج ۴ ص ۳۲۸).

5.كنز العمّال : ج ۱۰ ص ۴۶۵ ح ۳۰۱۲۵.


گزيده حكمت نامه پيامبر اعظم صلّي الله عليه و آله و سلّم
844

۵ / ۴ . غَزوَةُ الأحزابِ وبَني قُرَيظَةَ

الكتاب

« أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْاْ مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَآءُ وَالضَّرَّآءُ وَزُلْزِلُواْ حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ » . ۱

الحديث

۲۸۴۸.الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :لَمّا حَفَرَ رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله الخَندَقَ مَرُّوا بِكُديَةٍ ، فَتَناوَلَ رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله المِعوَلَ مِن يَدِ أميرِ المؤمنينَ عليه السلام أو مِن يَدِ سلمانَ رضى الله عنهفَضَرَبَ بها ضَربَةً فَتَفَرَّقَت بثلاثِ فِرَقٍ ، فقالَ رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : لَقَد فُتِحَ عَلَيَّ في ضَربَتي هذِهِ كُنُوزُ كِسرى وقَيصرَ ، فقالَ أحَدُهُما لصاحِبِهِ : يَعِدُنا بكُنُوزِ كِسرى وقَيصرَ وما يَقدِرُ أحَدُنا أن يَخرُجَ يَتَخَلّى ! ۲

۵ / ۵ . غَزوَةُ الحُدَيبيَةِ

۲۸۴۹.كنز العمّال عن إياس بن سَلمة عن أبيهِ :خَرَجنا مَع رسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله في غَزوَةِ الحُدَيبيَةِ ، فَنَحَرَ مِئةَ بَدَنَةٍ ونحنُ سَبعَ عشرَةَ مِئةً ومَعَهُم عِدَّةُ السِّلاحِ والرِّجالِ والخَيلِ ، وكانَ في بُدنِهِ جَمَلُ أبِي جَهلٍ ، فَنَزَلَ الحُدَيبيَةَ فَصالَحَتهُ قُرَيشٌ على أنَّ هذا الهَديَ مَحِلُّهُ حيثُ حَبَسناهُ . ۳

۵ / ۴ . جنگ هاى احزاب و بنى قُرَيظه

قرآن

«آيا پنداشتيد كه داخل بهشت مى شويد، حال آن كه هنوز مانند آنچه بر [ سرِ ]پيشينيان شما آمد، بر [ سرِ ] شما نيامده است؟ آنان، دچار سختى و زيان شدند و به [ هول و ] تكان درآمدند، تا جايى كه پيامبر [ خدا ] و كسانى كه با وى ايمان آورده بودند، گفتند: «يارى خدا كِى خواهد بود؟» . هش دار، كه پيروزى خدا نزديك است!» .

حديث

۲۸۴۸.امام صادق عليه السلام :هنگامى كه پيامبر خدا خندق را مى كَنْد، مسلمانان به مانعى برخوردند. پيامبر خدا، كلنگ را از دست اميرمؤمنان يا سلمان گرفت و ضربه اى بر آن فرود آورد كه سه تكّه شد. در اين هنگام، پيامبر خدا فرمود : «خداوند با اين ضربه من، گنج هاى كسرا و قيصر را برايم گشود».
يكى از افراد به رفيقش گفت : وعده گنج هاى كسرا و قيصر را به ما مى دهد، در حالى كه هيچ يك از ما [از بيم دشمن ]قادر نيست براى قضاى حاجت ، بيرون رود!

۵ / ۵ . جنگ حُدَيبيّه

۲۸۴۹.كنز العمّالـ به نقل از اِياس بن سلمه، از پدرش ـ: در جنگ حديبيّه با پيامبر خدا بيرون آمديم. ايشان، صد شتر قربانى كرد و تعداد ما هزار و هفتصد نفر بود و با آنان (قريش)، جنگ افزار و پيادگان و سواران بودند. در ميان شتران قربانى پيامبر صلى الله عليه و آله شتر ابو جهل نيز بود. ايشان در حديبيّه فرود آمد و قريش با ايشان با اين شرط صلح كردند كه قربانگاه اين شتران، همان جايى باشد كه ما متوقّفشان كرده ايم [و وارد مكّه نشويم] .

1.البقرة : ۲۱۴.

2.الكافي : ج ۸ ص ۲۱۶ ح ۲۶۴ .

3.كنز العمّال : ج ۱۰ ص ۴۷۸ ح ۳۰۱۴۸.

  • نام منبع :
    گزيده حكمت نامه پيامبر اعظم صلّي الله عليه و آله و سلّم
    سایر پدیدآورندگان :
    مرتضي خوش نصيب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 14453
صفحه از 1124
پرینت  ارسال به