اهميت دعا و نقش آن در زندگى
در اهميت دعا همين بس كه روح و مغز عبادت است و به همين دليل ، سودمندتر از قرائت قرآن و بلكه با فضيلت تر از همه عبادات ، شمرده شده است .
دعا ، كليد رحمت الهى ، مايه تقرّب به خدا و موجب تأمين خواسته ها ، دور ماندن از شيطان و حيات جان است .
دعا ، نه تنها در رهايى از گرفتارى ها و دردها و رنج هاى زندگى به انسان كمك مى كند ، بلكه مى تواند سرنوشت قطعى زندگى را تغيير دهد و از بلاهاى گوناگون ، پيشگيرى نمايد و از اين رو ، پيشوايان اسلام ، پيش دستى و تقدّم در دعا (يعنى دعا كردن در روزگار آسايش و قبل از فرا رسيدن مصيبت و بلا) را توصيه كرده اند .
اصلى ترين مقدّمات اجابت دعا
خداوند متعال ، وعده داده است كه دعاى نيايشگران را اجابت كند ؛ ليكن تحقّق اين وعده ، منوط به تحقّق حقيقت دعا از سوى دعاكننده است .
پيش از اين ، توضيح داده شد كه حقيقت دعا ، عبارت است از اين كه «انسان ، خود را در برابر خداوند متعال ، نيازمند مطلق ببيند و با پرستش او ، در صدد جلب عنايت و رحمت او برآيد» .
كسى كه خود را نيازمند مطلق به بى نياز مطلق مى بيند ، از غير او منقطع مى گردد و به او مى پيوندد .
به سخن ديگر ، خواندن خداوند متعال با خواندن غير او تفاوت جوهرى دارد و تا حال انقطاع به انسان دست ندهد ، در واقع ، خدا را نمى خواند . حال انقطاع ، همان حالى است كه از آن ، تعبير به خالى كردن دل از غير خدا شده است .
موانع اجابت دعا
احاديثى را كه تحت عنوان «موانع اجابت دعا» آمده اند ، مى توان به دو بخش تقسيم كرد :
۱ . آنچه بر اساس حكمت الهى ، مانع اجابت دعاست ، مانند اين كه نيايشگر از خداوند متعال ، چيزى را مى خواهد كه به زيان اوست .
۲ . مطلق گناهان . البته برخى از كارهاى ناشايسته مانند : نافرمانى والدين و قطع رَحِم ، نقش بيشترى در جلوگيرى از اجابت دعا دارند .
گفتنى است كه تأثير توجّه دعاكننده به آداب دعا و عوامل اجابت آن در تحقّق خواست وى و نيز نقش موانع اجابت دعا در عدم تحقّق آن ، به صورت اقتضاست ، نه علّيت تامه ؛ يعنى غالبا و معمولاً اين طور است كه با رعايت آداب دعا و فراهم شدن عوامل استجابت ، دعا مستجاب مى شود و با ظهور موانع استجابت نيز تأثير دعا از بين مى رود ؛ امّا مطلقا و هميشه چنين نيست و ممكن است با وجود برخى از موانع ، باز هم دعا مستجاب گردد و در واقع ، برخى از مقتضيات ، بر برخى از موانع ، غلبه نمايند .