567
گزيده حكمت نامه پيامبر اعظم صلّي الله عليه و آله و سلّم

زهد ـ كه يك درجه بالاتر از صبر است ـ آن است كه بى ميلى قلبى نسبت به لذايذ زيانبار ، چنان بر انسانْ چيره شود كه رغبت طبيعى او تحت سيطره آن قرار گيرد ، به گونه اى كه خوددارى از لذايذ زيانبار ، نيازى به صبر و مقاومت نداشته باشد ؛ بلكه انسان ، ديگر ميلى نسبت به آنها در وجود خود ، احساس نكند . امام على عليه السلام در اشاره به اين حالت زيبا مى فرمايد :
ما أحسَنَ بِالإِنسانِ ألّا يَشتَهِىَ ما لا يَنبَغى . ۱ براى انسان ، چه زيباست كه آنچه را شايسته نيست ، نخواهد .
هنگامى كه انسان به اين مرتبه والا دست يافت و زاهد شد ، نسبت به اقبال و اِدبار دنيا بى تفاوت مى گردد ؛ يعنى نه اِقبال دنيا او را شادمان مى كند و نه اِدبار دنيا او را اندوهناك مى نمايد ، چنان كه امام على عليه السلام در تبيين خصلت «زهد» مى فرمايد :
الزُّهدُ كُلُّهُ بَينَ كَلِمَتَينِ مِنَ القُرآنِ ، قالَ اللّهُ سُبحانَهُ : «لِّكَيْلَا تَأْسَوْاْ عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُواْ بِمَا ءَاتَـلـكُمْ » . ۲ زهد ، در دو جمله از قرآن جمع شده است . خداوند سبحان مى فرمايد : « تا براى آنچه از دست شما مى رود ، افسوس نخوريد و براى آنچه به شما مى دهد ، شادمان نشويد » .
و آنچه در تبيين زهد و تفاوت آن با صبر گفتيم ، در اين سخن نورانى امير مؤمنان ، خلاصه شده است :
إنَّمَا النّاسُ ثَلاثٌ : زاهِدٌ ، و راغِبٌ ، و صابِرٌ . فَأَمَّا الزّاهِدُ فَلا يَفرَحُ بِالدُّنيا إذا أتَتهُ ، و لا يَحزَنُ عَلَيها إذا فاتَتهُ ، وأمَّا الصّابِرُ فَيَتَمَنّاها بِقَلبِهِ ، فَإِن أدرَكَ مِنها شَيئا صَرَفَ عَنها نَفسَهُ لِعِلمِهِ بِسوءِ العاقِبَةِ ، و أمَّا الرّاغِبُ فَلا يُبالى مِن حِلٍّ أصابَها أم مِن حَرامٍ. ۳ مردم ، سه دسته اند : دنياگريز و دنياخواه و شكيبا . دنياگريز ، هر گاه دنيا به او برسد ، شاد نمى شود و هر گاه از دستش برود ، برايش غم نمى خورد . شكيبا ، دنيا را قلبا آرزو مى كند؛ امّا چون به چيزى از آن برسد ، جانش از آن روى بر مى گرداند ؛ زيرا از فرجام بد آن ، آگاه است . و دنياخواه ، اهمّيتى نمى دهد كه از طريق حلال به دنيا رسد ، يا از حرام .

تفاوت زهد اسلامى و رُهبانيت مسيحى

چه تفاوتى ميان زهد اسلامى و رُهبانيت مسيحيت وجود دارد؟ و چرا احاديث ، به شدّت از رهبانيت ، نهى كرده اند؟ ۴
پاسخ ، اين است كه زهد اسلامى و رُهبانيت مسيحيت ، دو مقوله اند و با هم تفاوت هاى فراوانى دارند .
زهد اسلامى ، چشم پوشى از مطلق لذايذ مادّى نيست و ـ همان طور كه توضيح داديم ـ تنها چشم پوشى از

1.غرر الحكم : ح ۹۶۴۹ ، عيون الحكم و المواعظ : ص ۴۷۹ ح ۸۸۰۶ .

2.نهج البلاغة : حكمت ۴۳۹ .

3.الاحتجاج : ج ۱ ص ۶۱۱ ح ۱۳۸ .

4.ر. ك : دنيا و آخرت از نگاه قرآن و حديث : بخش يكم / فصل دوم / نهى از رهبانيت و از حرام شمردن آنچه خدا حلال كرده است .


گزيده حكمت نامه پيامبر اعظم صلّي الله عليه و آله و سلّم
566

سخنى درباره زهد

كلمه «زُهد» در اصل به معناى «اندك بودن» و «كم ارزش بودن» چيزى است و از آن جا كه اين معنا غالبا ملازم با بى رغبتى به آن چيز است ، اين كلمه در بى رغبتى نيز به كار مى رود .

زهد ، در قرآن و حديث

مادّه «زهد» در قرآن ، تنها يك بار ، در داستان يوسف عليه السلام به كار رفته است :
در احاديث اسلامى غالبا مادّه «زهد» در «بى رغبتى» به كار رفته و به ندرت در معناى «قِلّت» استعمال شده است .

تعريف زهد

بى رغبتى ، دو گونه است :

الف ـ بى رغبتى طبيعى

بى رغبتى طبيعى ، آن است كه طبع انسان نسبت به چيزى ميل نداشته باشد ، چنان كه بيمار ، تمايلى به خوردن و نوشيدن ندارد .

ب ـ بى رغبتى قلبى

بى رغبتى قلبى ، آن است كه روح انسان نسبت به چيزى تمايل نداشته باشد ، هر چند طبع او مايل به آن باشد ، مانند بيمارى كه غذايى را دوست دارد؛ ولى به دليل اين كه مى داند خوردن آن براى او خطرساز است ، نه تنها در خود ميلى نسبت به آن احساس نمى كند ، بلكه قلبا از آن نفرت دارد .
با عنايت به اين مقدّمه مى توان دريافت كه زهد اسلامى ، به معناى بى رغبتى طبيعى به دنيا نيست (زيرا بى رغبتىِ طبيعى نسبت به لذايذ مادّى ، ارزش نيست و در واقع ، نوعى بيمارى است)؛ بلكه زهد اسلامى ، عبارت است از بى رغبتى قلبى نسبت به لذايذى كه براى انسان ، زيانبارند .
توضيح مطلب ، اين كه : گاه انسان طبعا مايل به كارى است؛ امّا خرد ، او را به دليل زيانبار بودن آن كار منع مى كند و انسان نيز با وجود علاقه قلبى به آن ، از انجام دادن آن خوددارى مى ورزد . اين اقدام ، «صبر» ناميده مى شود و كسى كه خويشتندارى مى كند ، «صابر» ناميده مى شود .

  • نام منبع :
    گزيده حكمت نامه پيامبر اعظم صلّي الله عليه و آله و سلّم
    سایر پدیدآورندگان :
    مرتضي خوش نصيب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 15639
صفحه از 1124
پرینت  ارسال به