۷ / ۸ . مُراعاةُ الأَهَمِّ فَالأَهَمِّ
۱۵۰۸.صحيح البخاري عن ابن عبّاس :لَمّا بَعَثَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله مُعاذَ بنَ جَبَلٍ إلى نَحوِ أهلِ اليَمَنِ ، قالَ لَهُ : إنَّكَ تَقدَمُ عَلى قَومٍ مِن أهلِ الكِتابِ ، فَليَكُن أوَّلَ ما تَدعوهُم إلى أن يُوَحِّدُوا اللّهَ تَعالى ، فَإِذا عَرَفوا ذلِكَ فَأَخبِرهُم أنَّ اللّهَ فَرَضَ عَلَيهِم خَمسَ صَلَواتٍ فييَومِهِم ولَيلَتِهِم، فَإِذا صَلَّوا فَأَخبِرهُم أنَّ اللّهَ افتَرَضَ عَلَيهِم زَكاةً في أموالِهِم تُؤخَذُ مِن غَنِيِّهِم فَتُرَدُّ عَلى فَقيرِهِم ، فَإِذا أقَرّوا بِذلِكَ فَخُذ مِنهُم ، وتَوَقَّ كَرائِمَ أموالِ النّاسِ . ۱
۱۵۰۹.التّوحيد عن ابن عبّاس :جاءَ أعرابِيٌّ إلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله فَقالَ : يا رَسول اللّهِ ، عَلِّمني مِن غَرائِبِ العِلمِ . قالَ : ما صَنَعتَ في رَأسِ العِلمِ حَتّى تَسأَلَ عَن غَرائِبِهِ ؟ !قالَ الرَّجُلُ : ما رَأسُ العِلمِ يا رَسول اللّهِ ؟ قالَ : مَعرِفَةُ اللّهِ حَقَّ مَعرِفَتِهِ . قالَ الأَعرابِيُّ : وما مَعرِفَةُ اللّهِ حَقَّ مَعرِفَتِهِ ؟ قالَ : تَعرِفُهُ بِلا مِثلٍ ولا شِبهٍ ولا نِدٍّ ، وأنَّهُ واحِدٌ أحَدٌ ظاهِرٌ باطِنٌ أوَّلٌ آخِرٌ ، لا كُفوَ لَهُ ولا نَظيرَ ، فَذلِكَ حَقُّ مَعرِفَتِهِ . ۲
۷ / ۹ . مُراعاةُ الاِختِصارِ
۱۵۱۰.سنن أبي داوود عن عمّار بن ياسر :أمَرَنا رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله بِإِقصارِ الخُطَبِ . ۳
۱۵۱۱.سنن أبي داوود عن جابر بن سمرة السّوائيّ :كانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله لا يُطيلُ المَوعِظَةَ يَومَ الجُمُعَةِ ، إنَّما هُنَّ كَلِماتٌ يَسيراتٌ . ۴
۷ / ۸ . مراعات ترتيب اهمّيت
۱۵۰۸.صحيح البخارىـ به نقل از ابن عبّاس ـ: هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله مُعاذ بن جبل را به سوى مردم يمن فرستاد ، به او فرمود : «تو نزد گروهى از اهل كتاب مى روى. از اين رو ، مى بايد نخستين دعوت تو از آنان ، دعوت به يكتا شمردن خداوند متعال باشد. اگر توحيد را شناختند ، به آنان باز گو كه خداوند ، در شبانه روزشان ، پنج نماز بر آنان واجب كرده است و هر گاه نماز را به پاى داشتند ، به آنان بگو كه خداوند ، در اموالشان زكات قرار داده تا از بى نيازشان سِتانده شود و به تهى دستشان داده شود . پس هر گاه بِدان اذعان كردند ، از آنان زكات بگير و از گزيده اموال مردم ، اجتناب كن» .
۱۵۰۹.التوحيدـ به نقل از ابن عبّاس ـ: مردى باديه نشين نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و گفت : اى پيامبر خدا! از شگفتى هاى دانش به من بياموز .
فرمود : «تو با اساس علم چه كرده اى كه حال ، خواهان شگفتى هاى آن هستى؟» .
آن مرد گفت : اساس علم چيست ، اى پيامبر خدا؟
فرمود : «شناخت خداوند ، چنان كه بايسته اوست» .
باديه نشين گفت : شناخت بايسته خداوند چيست؟
فرمود : «او را اين گونه بشناسى كه نظير، شبيه و انباز ندارد و او يگانه ، يكتا، ظاهر، باطن، اوّل و آخر است و همسنگ و همسان ندارد . اين است حقّ شناخت خداوند» .
۷ / ۹ . رعايت اختصار
۱۵۱۰.سنن أبى داوودـ به نقل از عمّار بن ياسر ـ: پيامبر خدا ، ما را به كوتاه كردن خطابه ها فرمان داد.
۱۵۱۱.سنن أبى داوودـ به نقل از جابر بن سمره سوايى ـ: پيامبر خدا ، موعظه روز جمعه را طولانى نمى كرد و خطابه ايشان ، تنها چند كلمه كوتاه بود.