سخنى درباره مهم ترين وظايف مبلّغ
وظايف مبلّغ، در واقع، همان وظايف انبياى الهى است كه قرآن، آن را «تبليغ رسالت هاى خدا» مى نامد ، با اين تفاوت كه انبيا، پيام خدا را از طريق وحى دريافت مى كردند؛ اما مبلّغ، پيام خدا را از طريق انبيا و اوصياى آنان دريافت مى نمايد .
سير منطقى مباحث تبليغى
مبلّغ، براى انجام دادن اين رسالت سنگين، علاوه بر تلاش در احراز شرايط تبليغ و زمينه سازى براى تحقّق اركان علمى ، اخلاقى و عملى آن در كار خويش ، بايد با شيوه تبليغ از جهت القاى پيام هاى تبليغى ، به ترتيب اهمّيت آنها آشنا باشد .
مبلّغ، در نخستين گام براى آشنا كردن مخاطب خود با مكتب انبيا، بايد براى بيدارسازى فطرت و وجدان او برنامه ريزى نمايد و كارى كند كه او به انديشه و تفكّر، وادار شود .
پس از آماده شدن مخاطب براى دريافت پيام خداوند متعال، نخستين پيامى كه بايد به او منتقل شود، اين است كه برنامه تكاملى اى كه خداوند از طريق پيامبران براى انسان فرستاده، تنها شامل مصالح معنوى و اُخروى او نيست؛ بلكه مصالح مادّى و دنيوى وى را نيز تأمين خواهد كرد .
انسان، موجودى است ناشناخته . علم با همه پيشرفت هايى كه داشته ، هنوز نتوانسته رازهاى اين موجود پيچيده را به درستى كشف كند . از اين رو ، انديشه بشر از ارائه راه تكامل مادّى و معنوى او ناتوان است و بايد براى آشنايى با اين راه، با جهان غيبْ ارتباط پيدا كند و آن جهان را بشناسد و باور كند . چنين ارتباطى ، جز از طريق انبياى الهى امكان پذير نيست .
نخستين پيام تكامل آفرين انبيا كه خلاصه همه برنامه هاى آنهاست، توحيد است .
نخستين پيام اجتماعى توحيد ، قيام براى تحقّق عدالت اجتماعى است .
عدالت اجتماعى در مكتب انبياى الهى ، مقدمه شكوفا شدن استعدادهاى انسانى و رسيدن انسان به مقصد اعلاى انسانيت است . آنچه آدمى را به اين هدفْ نزديك مى كند ، پرهيز از اخلاق و رفتار نكوهيده و اتّصاف به مكارم اخلاق و محاسن اعمال است .