۱۴۶۱.عنه صلى الله عليه و آله :إنَّ في كُلِّ خَلَفٍ مِن اُمَّتي عَدلاً مِن أهلِ بَيتي ؛ يَنفي عَن هذَا الدّينِ تَحريفَ الغالينَ ، وَانتِحالَ المُبطِلينَ ، وَتَأويلَ الجاهِلينَ . ۱
۳ / ۱۰ . التَّبشيرُ وَالإِنذارُ
الكتاب
« وَ مَآ أَرْسَلْنَـكَ إِلَا كَآفَّةً لِّلنَّاسِ بَشِيرًا وَ نَذِيرًا وَ لَـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ » . ۲
الحديث
۱۴۶۲.الإمام عليّ عليه السلامـ في ذِكرِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله ـ: بَلَّغَ عَن رَبِّهِ مُعذِرا ، ونَصَحَ لِاُمَّتِهِ مُنذِرا ، ودَعا إلَى الجَنَّةِ مُبَشِّرا ، وخَوَّفَ مِنَ النّارِ مُحَذِّرا . ۳
۳ / ۱۱ . إقامَةُ الحُجَّةِ
الكتاب
« رُسُلاً مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلَا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّة بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا » . ۴
الحديث
۱۴۶۳.رسول اللّه صلى الله عليه و آلهـ في خُطبَةٍ لَهُ ـ: بَعَثَ إلَيهِمُ الرُّسُلَ لِتَكونَ لَهُ الحُجَّةُ البالِغَةُ عَلى خَلقِهِ ، ويَكونَ رُسُلُهُ إلَيهِم شُهَداءَ عَلَيهِم ، وَابتَعَثَ فيهِمُ النَّبِيّينَ مُبَشِّرينَ ومُنذِرينَ ؛ لِيَهلِكَ مَن هَلَكَ عَن بَيِّنَةٍ ، ويَحيا مَن حَيَّ عَن بَيِّنَةٍ . ۵
۱۴۶۱.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :در هر پشتى از امّتم، عادلى از اهل بيتم هست كه تحريف غلو كنندگان، دين تراشىِ باطل كيشان و تأويل نادانان را از اين دين ، دور سازد.
۳ / ۱۰ . نويد و هشدار دادن
قرآن
«و ما تو را جز [ به سِمَتِ ] بشارتگر و هشداردهنده براى تمام مردم، نفرستاديم؛ ليكن بيشتر مردم نمى دانند» .
حديث
۱۴۶۲.امام على عليه السلامـ در يادكرد از پيامبر صلى الله عليه و آله ـ: رسالت پروردگار خود را ابلاغ كرد تا بهانه اى نمانَد و با هشدار دادن ، براى امّت خود ، خيرخواهى نمود و با بشارت دادن ، به بهشت فرا خوانْد و با هشدار دادن ، از آتش ترسانْد .
۳ / ۱۱ . بر پا داشتن حجّت
قرآن
«پيامبرانى كه بشارتگر و هشدار دهنده بودند، تا براى مردم، پس از [ فرستادن ] پيامبران، در مقابل خدا [ بهانه و ]حجّتى نباشد، و خداوند ، توانا و حكيم است» .
حديث
۱۴۶۳.پيامبر خدا صلى الله عليه و آلهـ در خطبه اى از ايشان ـ: [خداوند ]فرستادگان را به سوى مردم برانگيخت تا حجّت رساى او بر مردم ، از آنِ او باشد و فرستادگانش بر مردم ، شاهد باشند و در ميان آنان ، پيامبران را براى نويد و هشدار دادن مبعوث كرد ، تا آن كه هلاك مى شود ، از روى دليلِ آشكار باشد و آن كه حيات مى يابد ، از روى دليل آشكار باشد .