سخنى درباره «خير (نيكى)»
معناىِ «خير» ، «معروف» ، «بِر» ، «احسان» و «حَسَنه» كه در مقابلشان «شَر» ، «منكَر» ، «اِثم» ، «اِسائه» و «سَيّئه» قرار مى گيرد ، روشن و بديهى است.
فطرى بودن شناخت خير و شر
هر كس با هر گرايش اعتقادى و چارچوب فكرى و مذهبى ، و به طور فطرى، زيبايىِ «خير (نيكى)» و زشتىِ «شر (بدى)» را تشخيص مى دهد. به سخن ديگر ، شناختِ «خير» و «شر» ، با ذات و حقيقت فطرى انسان ، درآميخته است و آفرينش همه انسان ها بدين گونه است كه ذاتا به «خير» تمايل دارند و از «شر» بيزارند .
نياز عقل و فطرت به وحى
نكته بسيار مهم و شايان دقّت ، اين است كه عقل و فطرت از تشخيص تمام مصاديق خير و شر ناتوان اند؛ زيرا به همه مصلحت ها و مفسده ها احاطه ندارند . انسان ، گاه به دليل دل بستگى و احساس علاقه به چيزى ، آن را «خير» مى پندارد ، يا به دليل نداشتن رابطه يا علاقه به چيزى ، آن را «شر» مى انگارد . به همين جهت ، قرآن كريم به انسان هشدار مى دهد كه:
«وَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْـئا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْـئا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ . ۱ چه بسا چيزى را خوش نمى داريد ، ولى برايتان خوب است ، و چه بسا چيزى را دوست داريد ، ولى برايتان بد است» .
بدين ترتيب ، عقل و فطرت براى تشخيص «خير» و «شر» در همه موارد ، نيازمند «وحى»اند. وحى ، به عنوان سرچشمه اى كه به تمام مصلحت ها و مفسده ها احاطه دارد ، مى تواند براى تأمين سعادت ابدى انسان ، كامل ترين برنامه زندگى را ارائه كند .
«خير» ، وزير عقل
در حديثى معروف از امام صادق عليه السلام در تبيين سپاهيان عقل و جهل ، «خير» نخستين سپاه عقل ، و «شر» نخستين سپاه جهل، شمرده شده اند . متن حديث ، چنين است :
ثُمَّ جَعَلَ لِلعَقلِ خَمسَةً و سَبعينَ جُندا ... فَكانَ مِمّا أعطَى العَقلَ مِنَ الخَمسَةِ وَ السَّبعينَ الجُندَ : الخَيرُ ؛ و هُوَ