41
گزيده حكمت نامه پيامبر اعظم صلّي الله عليه و آله و سلّم

جوهر دانش است كه به دانش ، ارزش حقيقى مى بخشد؛ يعنى دانش را در خدمت انسان و در جهت تكامل و بِهْ روزى او قرار مى دهد و بدون آن ، نه تنها دانش ، فاقد خواص و آثار دانش مى شود ، بلكه تبديل به يك عنصر ضدّ ارزش و ضدّ انسانيت مى گردد .
متأسفانه خطر بزرگى كه امروز جامعه بشر را تهديد مى كند ، اين است كه دانش ، رشد كرده ؛ ولى جوهر و جهت و خاصيت خود را از دست داده و در مسير انحطاط و سقوط انسانى به كار گرفته شده است.
با اندكى تأمّل ، به سادگى مى توان دريافت كه در جهان امروز ، دانش ، چه آفاتى را بر جامعه بشرى تحميل كرده است و شمشير دانش در كف قدرت هاى بزرگ جهان ، چه به روز انسان آورده است .
آيا فنون و ابزار دزدى ، گرسنگى ، قتل و فساد را مى توان دانش ناميد؟ آيا دانشى كه جامعه را به فساد و تباهى مى كشد ، دانش و نور است ، يا جهل و ظلمت؟ اين جاست كه معناى سخن دقيق پيامبر خدا مشخّص مى گردد كه فرمود :
إنَّ مِنَ العِلمِ جَهلاً . ۱ برخى از دانش ها ، نادانى است .
واقعيت اين است كه دانش در دنياى امروز با از دست دادن جوهر و جهت راستين خود ، به اين سرنوشت شوم گرفتار شده كه همچون جهل ، كُشنده و فاسد كننده و خانمانسوز گرديده است ؛ بلكه از جهل نيز زيانبارتر شده است . امام على عليه السلام چه زيبا و دقيق فرموده است :
رُبَّ عالِمٍ قد قَتَلَهُ جَهلُهُ ، و عِلمُهُ مَعَهُ لا يَنفَعُهُ . ۲ بسى دانشمند كه نادانى اش او را كُشته و دانشى كه به همراه داشته ، او را سودى نبخشيده است .

حكمت ، در قرآن و حديث

واژه «حكمت» ، بيست بار در قرآن كريم آمده است و خداوند متعال ، در اين كتاب آسمانى ، ۹۱ بار ، خود را با صفت «حكيم» ستوده است . ۳
تأمّل در موارد كاربرد اين واژه در متون اسلامى ، نشان مى دهد كه حكمت از نگاه قرآن و حديث ، عبارت است از : مقدّماتِ محكم و استوار علمى ، عملى و روانى براى نيل به مقصد والاى انسانيت ، و آنچه احاديث اسلامى در تفسير حكمت آورده اند ، در واقع ، مصداقى از مصاديق اين تعريف كلّى است .

1.سنن ابى داوود : ج ۴ ص ۳۰۳ ح ۵۰۱۲ .

2.نهج البلاغة : حكمت ۱۰۷ .

3.صفت «حكيم» در قرآن ، ۳۶ بار همراه با صفت «عليم» ، ۴۷ بار با صفت «عزيز» ، چهار بار با صفت «خبير» و يك بار همراه هر يك از صفات «توّاب» ، «حميد» ، «علىّ» و «واسع» ، آمده است .


گزيده حكمت نامه پيامبر اعظم صلّي الله عليه و آله و سلّم
40

معناى «علم» ، «حكمت» و «معرفت»

واژه «علم» در لغت ، به معناى دانستن و دانش ، و نقيض واژه «جهل» است . همچنان كه واژه «معرفت» و «عرفان» ، به معناى شناخت و آگاهىِ حاصل از انديشه در آثار است . معرفت و عرفان ، نقيض واژه «انكار»ند .
واژه «حكمت» نيز در لغت ، از ريشه «حُكم» به معناى «منع» گرفته شده است ؛ زيرا حُكم و داورى عادلانه ، مانع ظلم است . همچنين ، دهنه اسب و ديگر چارپايان ، «حَكَمه» ناميده مى شود ؛ چون مانع و مهار كننده حيوان است . بر اين پايه ، علم ، «حكمت» ناميده شده است ؛ چون از جهلِ عالِم ، جلوگيرى مى كند .

علم و معرفت ، در قرآن و حديث

«قُلْ هَلْ يَسْتَوِى الَّذِينَ يعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الْأَلْبَـبِ. ۱

بگو : آيا دانايان و نادانان ، با هم برابرند ؟ تنها خردمندان ، متذكّر مى شوند» .

هيچ مكتبى مانند اسلام براى دانش و معرفت و آگاهى ، ارزش قائل نيست و هيچ دينى مانند اسلام ، مردم را از خطر جهل ، بر حذر نداشته است . از نظر اسلام ، علم (دانش) ، اساس همه ارزش ها و جهل (نادانى و ناآگاهى)، ريشه همه معايب و مفاسد فردى و اجتماعى است . همچنين از نظر اسلام ، انسان در هر حركتى نياز به شناخت و آگاهى دارد و عقايد ، اخلاق و اعمال انسان بايد مبناى علمى داشته باشند .
از نظر اسلام ، دانش ، حقيقت و جوهرى دارد و ظاهر و پوسته اى . انواع دانش هاى رسمى ، اعم از اسلامى و غير اسلامى ، پوسته دانش محسوب مى شوند و حقيقت علم و معرفت ، چيز ديگرى است .
چه اين كه حقيقت دانش ، نورى است كه در پرتو آن ، انسان ، جهان را آن گونه كه هست ، مى بيند و جايگاه خود را در هستى مى يابد . نور دانش ، مراتبى دارد كه بالاترين آن ، نه تنها انسان را با راه تكامل خود آشنا مى كند ، بلكه او را در اين مسير ، حركت مى دهد و به مقصد اعلاى انسانيت مى رساند .
قرآن كريم ، با صراحت از اين نور ، سخن مى گويد :
«أَوَ مَن كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَـهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِى بِهِ فِى النَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُ فِى الظُّـلُمَـتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا . ۲ آيا كسى كه مُرده دل بود و زنده اش كرديم و براى او نورى پديد آورديم تا در پرتو آن در ميان مردم برود ، چون كسى است كه گويى گرفتار در تاريكى هاست و از آن بيرون آمدنى نيست؟!» .

1.زمر : آيه ۹ .

2.انعام : آيه ۱۲۲ .

  • نام منبع :
    گزيده حكمت نامه پيامبر اعظم صلّي الله عليه و آله و سلّم
    سایر پدیدآورندگان :
    مرتضي خوش نصيب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 14357
صفحه از 1124
پرینت  ارسال به