۱ / ۲ . مَثَلُ الدُّنيا
الكتاب
« وَ اضْرِبْ لَهُم مَّثَلَ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا كَمَآءٍ أَنزَلْنَـهُ مِنَ السَّمَآءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيمًا تَذْرُوهُ الرِّيَـحُ وَ كَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَىْ ءٍ مُّقْتَدِرًا » . ۱
الحديث
۱۱۰۲.رسول اللّه صلى الله عليه و آله :ما أنَا وَالدُّنيا ، إنَّما مَثَلُ الدُّنيا كَمَثَلِ رَجُلٍ راكِبٍ مَرَّ عَلى شَجَرَةٍ ولَها فَيءٌ فَاستَظَلَّ تَحتَها ، فَلَمّا أن مالَ الظِّلُّ عَنهَا ارتَحَلَ فَذَهَبَ وتَرَكَها . ۲
۱۱۰۳.عنه صلى الله عليه و آله :مَثَلُ هذِهِ الدُّنيا مَثَلُ ثَوبٍ شُقَّ مِن أوَّلِهِ إلى آخِرِهِ ، فَبَقِيَ مُتَعَلِّقا بِخَيطٍ في آخِرِهِ ، فَيوشِكُ ذلِكَ الخَيطُ أن يَنقَطِعَ . ۳
۱ / ۳ . مَثَلُ أهلِ الدُّنيا
۱۱۰۴.روضة الواعظين :قيلَ لِلنَّبِي صلى الله عليه و آله : كَيفَ يَكونُ الرَّجُلُ فِي الدُّنيا؟
قالَ : مُتَشَمِّرا ۴ كَطالِبِ القافِلَةِ .
قيلَ : في كَمِ القَرارُ فيها؟
قالَ : كَقَدرِ المُتَخَلِّفِ عَنِ القافِلَةِ .
قيلَ : فَكَم ما بَينَ الدُّنيا وَالآخِرَةِ؟
قالَ : غَمضَةُ عَينٍ ؛ قالَ اللّهُ عز و جل : «كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُواْ إِلَا سَاعَةً مِّن نَّهَارٍ» ۵ . ۶
۱ / ۲ . مَثَل دنيا
قرآن
«و براى آنان ، زندگى دنيا را مَثَل بزن كه مانند آبى است كه آن را از آسمان فرو فرستاديم . سپس گياه زمين با آن درآميخت و [ چنان ]خشك گرديد كه بادها پراكنده اش كردند ؛ و خداست كه همواره بر هر چيزى تواناست» .
حديث
۱۱۰۲.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :مرا چه به دنيا؟ حكايت دنيا، در حقيقت، حكايت مردى سواره است كه از درختى مى گذرد و آن درخت را سايه اى است و در سايه آن ، فرود مى آيد و چون سايه اش مى رود ، او مى كوچد و مى رود و درخت را رها مى كند .
۱۱۰۳.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :مَثَل اين دنيا، مَثَل جامه اى است كه از سر تا به تَه، دريده و در انتهايش به نخى آويخته است. زود است كه آن نخ نيز بگُسلد!
۱ / ۳ . مَثَل اهل دنيا
۱۱۰۴.روضة الواعظين :به پيامبر صلى الله عليه و آله گفته شد: آدمى در دنيا چگونه به سر بَرَد؟
فرمود: «كوشا، همچون جوينده كاروان» .
گفته شد: چند در آن بماند؟
فرمود: «به اندازه شخص عقب مانده از كاروان» .
گفته شد: فاصله ميان دنيا و آخرت ، چند است؟
فرمود: «چشم بستنى. خداى عز و جل مى فرمايد: «روزى كه آنچه را وعده داده مى شوند ، بنگرند، گويى كه آنان ، جز ساعتى از روز را [در دنيا] نمانده اند» » .