برطرف مى سازد و پژوهشگر را از ارزيابى سند ، بى نياز مى كند . با اين وصف ، بررسى موردىِ اسناد حديث ثقلين نيز صحّت و اعتبار بسيارى از آنها را نشان مى دهد .
چهار . مقصود از «عترت» و «اهل بيت»
پيامبر خدا در تبيين آيه تطهير ، شخصا مقصود از «عترت» و «اهل بيتِ» خود را بيان كرده است ، به گونه اى كه جاى هيچ گونه ابهام و ترديد و يا تفسير و تأويلى نيست . بى شك ، در حديث ثقلين نيز كه ايشان در آن ، اهل بيتِ خود را همتاى قرآن به امّت معرّفى مى نمايد ، مقصود از «اهل بيت» ، همان جمعى است كه آيه تطهير درباره آنان نازل شده است .
پنج . پيام هاى معناى حديث ثقلين
از ميان پيام هاى حديث شريف ثقلين به سه پيام سرنوشت ساز اين سخن نورانى در ارتباط با امامت و رهبرى اهل بيت عليهم السلام اشاره اى كوتاه مى كنيم :
۱ . عصمت اهل بيت عليهم السلام
خداوند متعال ، خود، عصمت قرآن و مصون بودن آن از هر گونه خطا را تضمين كرده است ، چنان كه مى فرمايد :
«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُو لَحَـفِظُونَ . ۱ ما ذكر (قرآن) را فرو فرستاديم و ما نگهبان آنيم» .
پيام روشن «همتايىِ اهل بيت با قرآن» در حديث ثقلين ، «عصمت اهل بيت عليهم السلام » است ؛ زيرا :
اوّلاً ، فرمان پيامبر صلى الله عليه و آله درباره تمسّك به اهل بيت در كنار قرآن ، به معناى وجوب اطاعت از آنان است و اگر اهل بيت مانند قرآن ، مصون از خطا نباشند، وجوب فرمانبرى از آنان ، غير قابل توجيه است .
ثانيا ، عدم مصونيت اهل بيت از خطا ، پيوستگى آنان با قرآن را مخدوش مى سازد ، در حالى كه حديث ثقلين ، با صراحت ، پيوستگى و جداناپذيرى قرآن و اهل بيت را اعلام نموده است .
۲ . مرجعيّت علمى اهل بيت عليهم السلام
دومين پيام روشن حديث ثقلين براى امّت اسلام ، مرجعيّت علمى اهل بيت است . در واقع ، پذيرش همتايىِ اهل بيت با قرآن و مصونيت علم آنان ، براى اثبات اين پيام ، كافى است . اين ، بدان معناست كه هيچ كس جز اهل بيت عليهم السلام نمى تواند حقايق قرآن را براى مردم ، بازگو كند و آنان را با معارف ناب اسلام ، آشنا سازد .