185
گزيده حكمت نامه پيامبر اعظم صلّي الله عليه و آله و سلّم

الفصل السّابع : تقدير السّعادة والشّقاوة

۷ / ۱ . السَّعيدُ سَعيدٌ في بَطنِ اُمِّهِ وكَذلِكَ الشَّقِيُّ

۴۶۴.رسول اللّه صلى الله عليه و آله :إنَّ النُّطفَةَ إذَا استَقَرَّت فِي الرَّحِمِ فَمَضى لَها أربَعونَ يَوما ... جاءَ مَلَكُ الرَّحِمِ فَصَوَّرَ عَظمَهُ ولَحمَهُ ودَمَهُ وشَعرَهُ وبَشَرَهُ وسَمعَهُ وبَصَرَهُ ، فَيَقولُ : يا رَبِّ أذَكَرٌ أم اُنثى ؟ يا رَبِّ أشَقِيٌّ أم سَعيدٌ ؟ فَيَقضِي اللّهُ عز و جل ما شاءَ ويُكتَبُ ، ثُمَّ يَقولُ : أي رَبِّ أيُّ شَيءٍ رِزقُهُ ؟ فَيَقضِي اللّهُ ما شاءَ ، فَيُكتَبُ ثُمَّ يُطوى بِالصَّحيفَةِ فَلا تُنشَرُ إلى يَومِ القِيامَةِ . ۱

۷/۲ . مَعنى سَعادَةِ المَولودِ وشَقاوَتِهِ قَبلَ وِلادَتِهِ

۴۶۵.التوحيد عن محمّد بن أبي عمير :سَأَلتُ أبَا الحَسَنِ موسَى بنَ جَعفَرٍ عليه السلام عَن مَعنى قَولِ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله : «الشَّقِيُّ مَن شَقِيَ في بَطنِ اُمِّهِ ، وَالسَّعيدُ مَن سَعِدَ في بَطنِ اُمِّهِ» ، فَقالَ : الشَّقِيُّ مَن عَلِمَ اللّهُ وهُوَ في بَطنِ اُمِّهِ أنَّهُ سَيَعمَلُ أعمالَ الأَشقِياءِ ، وَالسَّعيدُ مَن عَلِمَ اللّهُ وهُوَ في بَطنِ اُمِّهِ أنَّهُ سَيَعمَلُ أعمالَ السُّعَداءِ .
قُلتُ لَهُ : فَما مَعنى قَولِهِ صلى الله عليه و آله : اِعمَلوا فَكُلٌّ مُيَسَّرٌ لِما خُلِقَ لَهُ .
فَقال : إنَّ اللّهَ عز و جل خَلَقَ الجِنَّ وَالإِنسَ لِيَعبُدوهُ ولَم يَخلُقهُم لِيَعصوهُ ، وذلِكَ قَولُهُ عز و جل : «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْاءِنسَ إِلَا لِيَعْبُدُونِ» ۲ فَيَسَّرَ كُلّاً لِما خُلِقَ لَهُ ، فَالوَيلُ ۳ لِمَنِ استَحَبَّ العَمى عَلَى الهُدى . ۴

فصل هفتم : تقدير خوش بختى و بدبختى

۷ / ۱ . خوش بخت ، در رَحِم مادرش خوش بخت است و همچنين بدبخت

۴۶۴.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :وقتى نطفه در رَحِم قرار گرفت و چهل روز از آن سپرى شد . . . ، فرشته رَحِم مى آيد و استخوان و گوشت و خون و مو و پوست و گوش و چشم آن (جنين) را شكل مى دهد و مى گويد : «پروردگارا! آيا مرد است يا زن؟ پروردگارا! آيا بدبخت است ، يا خوش بخت؟» . آن گاه خداوند عز و جل آنچه را بخواهد،حكم مى كند و همان نوشته مى شود.
سپس مى گويد : «پروردگارا! روزىِ او چيست؟» . آن گاه خدا آنچه را بخواهد ، حكم مى كند . پس نوشته مى شود و سپس در يك صفحه پيچيده مى شود و تا روز رستاخيز ، گشوده نمى شود .

۷ / ۲ . معناى خوش بختى و بدبختى نوزاد ، قبل از تولّد

۴۶۵.التوحيدـ به نقل از محمّد بن ابى عمير ـ: از امام كاظم عليه السلام درباره معناى اين سخن پيامبر خدا كه : «بدبخت ، كسى است كه در رَحِم مادرش بدبخت شده است و خوش بخت ، كسى است كه در رَحِم مادرش خوش بخت شده است» پرسيدم .
فرمود : «بدبخت ، كسى است كه خدا در حالى كه او در رَحِم مادرش است ، مى داند كه او كارهاى بدبختان را خواهد كرد ، و خوش بخت ، كسى است كه خدا در حالى كه او در رَحِم مادرش است ، مى داند كه او كارهاى خوش بختان را خواهد كرد» .
به ايشان گفتم : پس معناى اين سخن پيامبر خدا كه : «عمل كنيد ، كه هر كس براى آنچه آفريده شده موفّق است» ، چيست؟
فرمود : «خداوند عز و جل جنّ و انس را آفريد تا او را بپرستند و آنان را نيافريد كه نافرمانى اش كنند ، و اين [به دليل ]سخن خداوند عز و جل است كه : «و جنّ و انس را نيافريدم ، جز براى آن كه مرا بپرستند» . اين چنين [خداوند ، راه رسيدن ]هر كس را به فلسفه آفرينش خود ، هموار ساخته است . پس ، واى بر كسى كه گم راهى را بر هدايت ، ترجيح دهد !

1.المعجم الكبير : ج ۳ ص ۱۷۷ ح ۳۰۴۱.

2.الذاريات : ۵۶ .

3.الوَيلُ : كلمة عذاب ، وقيل : وادٍ في جهنّم لو اُرسِلت فيه الجبال لماعت من حرّه (الصحاح : ج ۵ ص ۱۸۴۶ «ويل») .

4.التوحيد : ص ۳۵۶ ح ۳ .


گزيده حكمت نامه پيامبر اعظم صلّي الله عليه و آله و سلّم
184

مقرّرِ پروردگارش از ابتدا تا انتها در چهل شب به سر آمد .
امام صادق عليه السلام در اين دو حديث ، تصريح مى نمايد كه بَدا ، در «كتابِ تقديرات (اُمُّ الكتاب)» بوده است و نه در علم ذاتى خدا ؛ چرا كه هم تقدير قبلى و هم تغيير در تقدير قبلى و اثبات تقدير جديد ، همگى در علم ذاتى و ازلى خدا بوده اند .

نمونه هايى از بَدا در احاديث اهل سنّت

در اين جا به چند نمونه از بداهايى كه در منابع حديثىِ اهل سنّت آمده اند ، اشاره مى كنيم تا مشخّص گردد كه اين مسئله به احاديث اهل بيت عليهم السلام اختصاص ندارد :
الدُّعاءُ يَرُدُّ القَضاءَ ، و للّهِِ فى خَلقِهِ قَضاءانِ : قَضاءٌ ماضٍ ، و قَضاءٌ مُحدَثٌ . ۱ دعا ، قضا را باز مى گرداند . خداوند ، دو قضا در آفريده هايش دارد : قضاى قطعى و قضاى حادث . لا يَرُدُّ القَدَرَ إلَا الدُّعاءُ . ۲ قَدَر را جز دعا ، باز نمى گرداند .
همچنين از امام على عليه السلام نقل شده است كه فرمود :
إنَّ اللّهَ يَدفَعُ الأَمرَ المُبرَمَ . ۳ خداوند ، امر قطعى شده را باز مى گرداند .
نظير اين احاديث ، در منابع اهل سنّت ، بسيار فراوان است . بنا بر اين ، منكِران بَدا ، بايد همه اين احاديث را مُنكِر شوند .

بَدا از ديدگاه وجدان و عقل

هر انسانى با مراجعه به وجدان خود ، در مى يابد كه وضعيّت موجودش مى توانست به گونه اى ديگر باشد . مثلاً اگر فقير است ، مى توانست غنى باشد ، يا اگر مريض است ، مى توانست سالم باشد و از همين روست كه در دعاهايش از خدا مى خواهد كه او را ثروتمند و تن درست كند . اين تغيير در تقدير ، چيزى جز بَدا نيست .
از سوى ديگر ، عقل ، وجود همه كمالات را در خدا اثبات مى كند و از جمله كمالات ، «قدرت مطلق» است . بر اساس اين كمال ، خداوند ، حتّى پس از تقديرى خاص مانند : فقر فلان كس ، يا بيمارى فلان كس ، مى تواند اين تقدير را تغيير دهد و آن دو كس را غنى و سالم كند . اين كه بگوييم : «خداوند ، پس از تقدير نمودنِ يك چيز ، ديگر توانايى تغيير آن را ندارد» ، محدود كردن قدرت خدا و سلب نمودن كمالى از كمالات اوست و اين ، خلاف حكم صريح عقل است .

1.الفردوس : ج ۲ ص ۱۱ ح ۲۰۹۰ ، كنز العمّال : ج ۱۶ ص ۴۷۵ ح ۴۵۵۲۰ .

2.سنن ابن ماجة : ج ۱ ص ۳۵ ح ۹۰ ، المستدرك على الصحيحين : ج ۱ ص ۶۷۰ ح ۱۸۱۴ .

3.كنز العمّال : ج ۱ ص ۳۴۳ ح ۱۵۵۶ .

  • نام منبع :
    گزيده حكمت نامه پيامبر اعظم صلّي الله عليه و آله و سلّم
    سایر پدیدآورندگان :
    مرتضي خوش نصيب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 14808
صفحه از 1124
پرینت  ارسال به