159
گزيده حكمت نامه پيامبر اعظم صلّي الله عليه و آله و سلّم

الفصل الخامس : عدل اللّه

۵ / ۱ . معنى عدل اللّه

أ ـ لَيسَ في أفعالِهِ مِثقالُ ذَرَّةٍ مِنَ الظُّلمِ

الكتاب

«إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْـلِمُ النَّاسَ شَيْـئا وَ لَـكِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ يَظْـلِمُونَ» . ۱

الحديث

۴۱۶.صحيح مسلم :عَن أبِي ذَرٍّ عَن النَّبيِّ صلى الله عليه و آله فيما رَوى عَنِ اللّهِ تَبارَكَ وتَعالى أنَّهُ قالَ : يا عِبادي ، إنّي حَرَّمتُ الظُّلمَ عَلى نَفسي ، وجَعَلتُهُ بَينَكُم مُحَرَّما ، فَلا تَظالَموا . ۲

ب ـ القِيامُ بِالقِسطِ

الكتاب

«وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَـتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ» . ۳

الحديث

۴۱۷.رسول اللّه صلى الله عليه و آله :بِالعَدلِ قامَتِ السَّماواتُ وَالأَرضُ . ۴

ج ـ الأَمرُ بِالقِسطِ

«قُلْ أَمَرَ رَبِّى بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُواْ وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ ادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ» . ۵

فصل پنجم : دادگرى خدا

۵ / ۱ . معناى دادگرى خدا

الف ـ در كارهاى خداوند ، هموزن ذرّه اى ، ستم نيست

قرآن

«خدا به هيچ وجه به مردم ستم نمى كند ؛ ليكن مردم خود بر خويشتن ، ستم مى كنند» .

حديث

۴۱۶.صحيح مسلمـ به نقل از ابو ذر ، از پيامبر صلى الله عليه و آله ، آن جا كه سخن خداوند متعال را روايت مى نمايد ـ: اى بندگان من! همانا ستم را برخودم حرام كردم و آن را در ميان شما نيز حرام كردم . پس بر يكديگر ستم نكنيد .

ب ـ بر پا داشتن قسط (برابرى)

قرآن

«و سخن پروردگارت به راستى و داد، سرانجام گرفته است؛ و هيچ تغيير دهنده اى براى كلمات او نيست؛ و او شنواىِ داناست» .

حديث

۴۱۷.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :آسمان ها و زمين ، با دادگرى ، پايدار مى مانند .

ج ـ فرمان به برابرى

«بگو: «پروردگارم به دادگرى فرمان داده است»، و [ اين كه ]در هر مسجدى ، روى خود را مستقيم [ به سوى قبله ]كنيد، و در حالى كه دين خود را براى او خالص گردانيده ايد ، وى را بخوانيد، همان گونه كه شما را پديد آورد [ به سوى او ]برمى گرديد» .

1.يونس : ۴۴ وراجع : يس : ۵۴ .

2.صحيح مسلم : ج ۴ ص ۱۹۹۴ ح ۵۵ .

3.الأنعام : ۱۱۵ .

4.عوالي اللآلي : ج ۴ ص ۱۰۳ .

5.الأعراف : ۲۹ .


گزيده حكمت نامه پيامبر اعظم صلّي الله عليه و آله و سلّم
158

۴ / ۲ . لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ

۴۱۴.رسول اللّه صلى الله عليه و آله :يوشِكُ النّاسُ يَتَساءَلونَ بَينَهُم حَتّى يَقولَ قائِلُهُم : هذَا اللّهُ خَلَقَ الخَلقَ ؛ فَمَن خَلَقَ اللّهَ عز و جل ؟ فَإِذا قالوا ذلِكَ فَقولوا : «اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ * وَ لَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَد» ، ثُمَّ لِيَتفُل عَن يَسارِهِ ثَلاثا ، وَليَستَعِذ بِاللّهِ مِنَ الشَّيطانِ . ۱

۴ / ۳ . لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلا نَوْمٌ

الكتاب

«اللَّهُ لَا إِلَـهَ إِلَا هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ» . ۲

الحديث

۴۱۵.مسند أبي يعلى عن أبي هريرة :سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَحكي موسى عليه السلام عَلَى المِنبَرِ ، قالَ : وَقَعَ في نَفسِهِ هَل يَنامُ اللّهُ عز و جل ، فَأَرسَلَ اللّهُ إِلَيهِ مَلَكا فَأَرَّقَهُ ثَلاثا ، ثُمَّ أَعطاهُ قارورَتَينِ في كُلِّ يَدٍ قارورَةٌ ، وأَمَرَهُ أَن يَحتَفِظَ بِهِما .
قالَ : فَجَعَلَ يَنامُ وتَكادُ يَداهُ تَلتَقِيانِ ، ثُمَّ استَيقَظَ فَيَحبِسُ إِحداهُما عَنِ الأُخرى حَتّى نامَ نَومَةً ، فَاصطَفَقَت يَداهُ ، فَانكَسَرَتِ القارورَتانِ . قالَ : ضَرَبَ اللّهُ لَهُ مَثَلاً أَنَّ اللّهَ عز و جل لَو كانَ يَنامُ لَم يَستَمسِكِ السَّماءَ وَالأَرضَ . ۳

۴/۲ . نه كسى را زاده و نه از كسى زاييده شده است

۴۱۴.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :نزديك است كه مردم ، آن قدر از همديگر سؤال كنند تا يكى از آنها بگويد : اين خدا ، آفريدگان را آفريد ؛ امّا خداوند عز و جل را چه كسى آفريده است؟ وقتى چنين گفتند ، شما [در پاسخ ]بگوييد : «خداوند ، يگانه است . خداوند ، صمد است . نزاده و زاده نشده است و هيچ كس ، همتاى او نيست» .

۴ / ۳ . نه خوابى سبُك او را فرا مى گيرد و نه خوابى گران

قرآن

«خداست كه معبودى جز او نيست. زنده و بر پادارنده است. نه خوابى سبُك او را فرو مى گيرد و نه خوابى گران» .

حديث

۴۱۵.مسند أبى يعلىـ به نقل از ابُو هُرَيره ـ: از پيامبر خدا شنيدم كه روى منبر از موسى عليه السلام حكايت كرده ، مى فرمود : «در دل موسى عليه السلام گذشت كه : آيا خداى بزرگ مى خوابد؟
پس خدا ، فرشته اى به سوى او فرستاد و فرشته ، سه بار موسى عليه السلام را گرفت و فشار داد . پس از آن ، دو شيشه به او داد كه در هر دست خود ، يكى از آنها را بگيرد و به او فرمان داد تا از آنها نگهدارى كند . [پس از مدّتى] خواب ، موسى عليه السلام را فرا گرفت و نزديك بود كه دو دستش به هم بخورند [و شيشه ها بشكنند] . ناگهان از خواب پريد و و آنها را از يگديگر دور نگه داشت و جلوى به هم خوردن دست ها و شيشه ها را گرفت . كمى بعد ، دوباره به خواب رفت و [پس از مدّتى] دو دستش به هم برخورد كرد و شيشه ها شكست .
پيامبر خدا فرمود : «خدا براى موسى عليه السلام اين مثال را زد [و به او فهماند ]كه اگر خدا بخوابد ، نمى تواند آسمان و زمين را نگه دارد» .

1.السنن الكبرى للنسائي : ج ۶ ص ۱۷۰ ح ۱۰۴۹۷ .

2.البقرة : ۲۵۵.

3.مسند أبي يعلى : ج ۶ ص ۱۳۱ ح ۶۶۳۹ .

  • نام منبع :
    گزيده حكمت نامه پيامبر اعظم صلّي الله عليه و آله و سلّم
    سایر پدیدآورندگان :
    مرتضي خوش نصيب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 14369
صفحه از 1124
پرینت  ارسال به