1059
گزيده حكمت نامه پيامبر اعظم صلّي الله عليه و آله و سلّم

الفصل السّابع عشر : السُّرور

۱۷ / ۱ . جَزاءُ مَن فَرَّحَ اليَتامَى والصِّبيانَ

۳۶۶۹.رسول اللّه صلى الله عليه و آله :إنّ في الجَنَّةِ دارا يُقالُ لَها دارُ الفَرَحِ لا يَدخُلُها إلّا مَن فَرَّحَ يَتامَى المؤمنينَ. ۱

۳۶۷۰.عنه صلى الله عليه و آله :إنّ في الجَنَّةِ دارا يقالُ لَها دارُ الفَرَحِ ، لا يَدخُلُها إلّا مَن فَرَّحَ الصِّبيانَ. ۲

۱۷ / ۲ . ثَوابُ التَّفرِيجِ عنِ المؤمِنِ

۳۶۷۱.رسول اللّه صلى الله عليه و آله :مَن نَفَّسَ عَن أخيهِ المؤمِنِ كُربَةً مِن كُرَبِ الدنيا ، نَفَّسَ اللّهُ عَنهُ سَبعينَ كُربَةً مِن كُرَبِ الآخِرَةِ. ۳

الفصل الثّامن عشر : الضّحك

۱۸ / ۱ . الضِّحكُ والتَّبسُّمُ

۳۶۷۲.الإمامُ عليٌّ عليه السلام :كانَ ضِحكُ النبيِّ صلى الله عليه و آله التبسُّمَ ، فاجتازَ ذاتَ يومٍ بِفِئَةٍ مِن الأنصارِ وإذا هُم يَتَحَدَّثُونَ ويَضحَكُونَ بِمِل ءِ أفواهِهِم، فقالَ : يا هؤلاءِ، من غَرَّهُ مِنكُم أمَلُهُ وقَصَرَ بهِ في الخَيرِ عَمَلُهُ، فَلْيَطَّلِعْ في القُبورِ ولْيَعتَبِرْ بِالنُّشُورِ، واذكُرُوا المَوتَ فإنّهُ هادِمُ اللذّاتِ . ۴

فصل هفدهم : شادمانى

۱۷ / ۱ . پاداش كسى كه يتيمان و كودكان را شاد كند

۳۶۶۹.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :در بهشت ، سرايى به نام «شادى سرا (دار الفرَح)» هست كه تنها كسانى وارد آن مى شوند كه يتيمانِ مؤمنان را شاد كنند .

۳۶۷۰.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :همانا در بهشت ، سرايى به نام «شادى سرا» هست كه تنها كسانى به آن در مى آيند كه كودكان را شاد كنند .

۱۷ / ۲ . ثواب زُدودن غم از دلِ مؤمن

۳۶۷۱.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كه اندوهى از اندوه هاى دنيا را از برادر مؤمن خود بزُدايد ، خداوند ، هفتاد اندوه از اندوه هاى آخرت را از او مى زُدايد .

فصل هجدهم : خنده

۱۸ / ۱ . خنده و لبخند

۳۶۷۲.امام على عليه السلام :خنده پيامبر صلى الله عليه و آله لبخند بود . روزى بر گروهى از انصار گذشت كه با هم صحبت مى كردند و با صداى بلند و دهانى دريده، مى خنديدند . پيامبر خدا فرمود : «اى جماعت! هر يك از شما كه آرزو فريبش داده و در كار خير ، كوتاهى كرده است ، بايد سرى به گورستان بزند و از بر انگيخته شدنِ مُردگان، عبرت بگيرد. به ياد مرگ باشيد ، كه ياد مرگ، لذّت ها را در هم مى شكند» .

1.كنز العمّال : ج ۳ ص ۱۷۰ ح ۶۰۰۸.

2.كنز العمّال : ج ۳ ص ۱۷۰ ح ۶۰۰۹.

3.بحار الأنوار : ج ۷۴ ص ۳۱۲ ح ۶۹.

4.الأمالي للطوسي : ص ۵۲۲ ح ۱۱۵۶.


گزيده حكمت نامه پيامبر اعظم صلّي الله عليه و آله و سلّم
1058

۳۶۶۵.الكافي عن مُعمّر بن خلّادٍ :سَألتُ أبا الحَسنِ عليه السلام فقلتُ : جُعِلتُ فِداكَ ؛ الرَّجُلُ يكونُ مَع القَومِ فيَجري بَينَهُم كلامٌ يَمزَحونَ ويَضحَكونَ ! فقال : لابأسَ ما لَم يَكُن ، فظَنَنتُ أنّهُ عنَى الفُحشَ . ثُمّ قالَ : إنّ رسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله كانَ يأتيهِ الأعرابيُّ فيُهدي لَهُ الهَديّةَ ، ثُمّ يقولُ مكانَهُ : أعْطِنا ثَمنَ هَديّتِنا، فيَضحَكُ رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله . وكانَ إذا اغتَمَّ يقولُ : ما فَعلَ الأعرابيُّ؟! لَيتَهُ أتانا ! ۱

۱۶ / ۲ . ذَمُّ كَثرَةِ المِزاحِ وبِما لَيسَ مِنهُ بِحقٍّ

۳۶۶۶.رسول اللّه صلى الله عليه و آله :كَثرَةُ المِزاحِ يَذهَبُ بماءِ الوجهِ . ۲

۳۶۶۷.عنه صلى الله عليه و آلهـ لِعَليٍّ عليه السلام ـ: يا عليُّ، لا تَمزَحْ فيَذهَبَ بَهاؤكَ ، و لا تَكذِبْ فيَذهَبَ نورُكَ . ۳

۳۶۶۸.الترغيب والترهيب عن أبي الحسَنِـ وكانَ عَقَبيّا بَدْريّا ـ: كُنّا جُلوسا معَ رسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، فقامَ رجُلٌ ونَسِيَ نَعلَيهِ، فأخَذَهُما رجُلٌ فوَضَعهُما تَحتَهُ ، فرَجعَ الرّجُلُ فقالَ : نَعْلَيَّ ، فقالَ القَومُ : ما رأيناهُما ، فقالَ : هُوَ ذَه، فقالَ [رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله ] : فكيفَ برَوعَةِ المؤمنِ؟! فقالَ : يا رسولَ اللّهِ، إنّما صَنعتُهُ لاعِبا ، فقال : فكيفَ برَوعَةِ المؤمنِ ؟! ـ مَرَّتينِ أو ثلاثا ـ . ۴

۳۶۶۵.الكافىـ به نقل از معمّر بن خلّاد ـ: از امام كاظم عليه السلام پرسيدم و گفتم: كسى با عدّه اى مى نشيند و با هم مى گويند و شوخى مى كنند و مى خندند.
فرمود: «اگر چيزى [در آن] نباشد، اشكالى ندارد» و به گمانم، مقصود ايشان، ناسزاگويى بود .
سپس فرمود: «باديه نشينى بود كه نزد پيامبر خدا مى آمد و براى ايشان ، هديه مى آورد و همان جا مى گفت: پولِ هديه ما را بده! و پيامبر خدا مى خنديد. [پيامبر صلى الله عليه و آله ]هر گاه اندوهگين مى شد، مى فرمود: آن باديه نشين چه مى كند؟ كاش نزد ما مى آمد! ».

۱۶ / ۲ . نكوهش شوخى زياد و شوخى به چيزى كه حق نيست

۳۶۶۶.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :شوخىِ زياد، آبرو را مى برد.

۳۶۶۷.پيامبر خدا صلى الله عليه و آلهـ به امام على عليه السلام ـ: اى على! شوخى مكن ، كه احترامت از بين مى رود و دروغ مگو ، كه نورانيّتت از ميان مى رود.

۳۶۶۸.الترغيب و الترهيبـ به نقل از ابو الحسن كه از شركت كنندگان در پيمان عَقَبه و جنگ بدر بود ـ: با پيامبر خدا نشسته بوديم كه مردى [ از جمع ما ]برخاست و رفت و كفش هايش را فراموش كرد [ ببرد ]. يك نفر ، آنها را برداشت و زير خود گذاشت. آن مرد برگشت و گفت: كفش هايم كو؟
كسانى كه آن جا نشسته بودند، گفتند: ما آنها را نديده ايم.
مردى كه كفش ها را زير خود پنهان كرده بود، گفت: اين جاست.
پيامبر خدا فرمود: «ترساندن مؤمن، چه معنا دارد؟!».
مرد گفت: اى پيامبر خدا! به شوخى، اين كار را كردم.
[پيامبر صلى الله عليه و آله ] دو يا سه بار فرمود: «ترساندن مؤمن، چه معنا دارد؟!».

1.الكافي : ج ۲ ص ۶۶۳ ح ۱ .

2.الأمالي للصدوق : ص ۳۴۴ ح ۴۱۲.

3.مكارم الأخلاق : ج ۲ ص ۳۲۱ ح ۲۶۵۶.

4.الترغيب والترهيب : ج ۳ ص ۴۸۴ ح ۵ .

  • نام منبع :
    گزيده حكمت نامه پيامبر اعظم صلّي الله عليه و آله و سلّم
    سایر پدیدآورندگان :
    مرتضي خوش نصيب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 15050
صفحه از 1124
پرینت  ارسال به