۱ / ۶
وجوب تمسّك
۲۶۹.سُنَن التِّرمِذىـ به نقل از زيد بن ارقم ، از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ: من در ميان شما چيزى به يادگار نهاده ام كه مادام كه بِدان چنگ در زنيد ، هرگز پس از من ، گم راه نمى شويد . يكى از آن دو ، بزرگ تر از ديگرى است: كتاب خدا كه ريسمانى كشيده شده از آسمان به زمين است و عترتم ، [يعنى] اهل بيتم . اين دو ، هرگز از هم جدا نمى شوند تا در كنار حوض [كوثر] بر من وارد شوند . پس بنگريد در نبودنِ من ، حقّم را در باره اين دو ، چگونه ادا مى كنيد .
۲۷۰.كمال الدينـ به سندش ، از امام على عليه السلام ـ: پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «من در ميان شما دو چيز گران سنگ به يادگار مى نهم: كتاب خدا و عترتم ـ كه همان اهل بيت من اند ـ . اين دو ، هرگز از يكديگر جدا نمى شوند تا كنار حوض [كوثر ]بر من وارد شوند ، مِثلِ اين دو» و دو انگشت سبّابه خود را به يكديگر چسباند .
جابر بن عبد اللّه انصارى برخاست و گفت : اى پيامبر خدا ! عترت تو چه كسانى هستند؟
فرمود: «على ، حسن ، حسين و امامانى كه از پشتِ حسين هستند تا روز قيامت» .
۲۷۱.مسند زيدـ به نقل از زيد بن على ، از پدرش ، از جدّش امام على عليهما السلام ـ: هنگامى كه بيمارى پيامبر صلى الله عليه و آله شدّت گرفت و خانه از مردم پُر شد ، فرمود: «حسن و حسين را برايم فرا بخوانيد» .
من ، آن دو را فرا خواندم و پيامبر صلى الله عليه و آله لب هاى آن دو را بوسيد تا از هوش رفت . على عليه السلام خواست آن دو را از روى سينه پيامبر صلى الله عليه و آله بردارد كه پيامبر صلى الله عليه و آله چشمانش را گشود و فرمود: «آن دو را وا گذار تا آنان از من ، بهره مند شوند و من از آنان ، بهره ببرم ، كه پس از من ، آن دو ، محروميت مى بينند» .
آن گاه فرمود: «اى مردم! من در ميان شما دو چيز گران سنگ به يادگار نهادم: كتاب خدا و سنّتم و عترتم ـ كه همان اهل بيت من هستند ـ . تباه كننده كتاب خدا ، مانند تباه كننده سنّت من است و تباه كننده سنّت من ، مانند تباه كننده عترت من ، و اين دو ، از هم جدا نمى شوند تا ديدار [با من ]در كنار حوض» .