۲۳۸.أنساب الأشرافـ به نقل از عوف بن حارثه مُرّى ـ: رَباب ، سَكينه را براى حسين عليه السلام به دنيا آورد . عبد اللّه بن حسن بن على بن ابى طالب ، نخستين بار او را به همسرى برگزيد و سپس در گذشت .
سكينه ، پس از او با مُصعَب بن زبير ، ازدواج كرد و فاطمه را كه در كودكى در گذشت ، براى او به دنيا آورد . مُصعَب نيز كشته شد و سكينه مى گفت : اى اهل كوفه ! خدا شما را لعنت كند! در كودكى ، مرا يتيم كرديد و در بزرگى ، بيوه .
عبد الملك بن مروان ، از او خواستگارى كرد ؛ امّا او امتناع ورزيد و عبد اللّه بن عثمان بن عبد اللّه بن حكيم بن حِزام بن خُوَيلِد و سپس اصبغ بن عبد العزيز بن مروان ، با او ازدواج كردند ؛ امّا اصبغ پيش از عروسى ، از او جدا شد ؛ زيرا عبد الملك ، او را از اين ازدواج ، باز داشت .
همچنين گفته مى شود كه او را براى اصبغ به مصر بردند ؛ امّا او را مُرده يافت .
پس از آن ، زيد بن عمرو بن عثمان و سپس ابراهيم بن عبد الرحمان بن عوف ، با او ازدواج كردند ؛ امّا ابراهيم با او عروسى نكرد و سكينه هم به او خشنود نشد و خود را برگزيد (طلاق گرفت) .
۲۳۹.نسبُ قريش :سكينه ، دختر حسين عليه السلام ، نزد مُصعَب بن زبير بود . سپس به همسرى عبد اللّه بن عثمان بن عبد اللّه بن حكيم بن حِزام بن خُوَيلِد ، در آمد و حكيم ، عثمان ـ كه همان قُرَين است ـ و رَبيحه را برايش به دنيا آورد . سپس سكينه ، به همسرى زيد بن عمرو بن عثمان بن عفّان در آمد .
پس از او ، ابراهيم بن عبد الرحمان بن عوف ، او را به عقد خود در آورد ؛ امّا ازدواجشان به سرانجام نرسيد و هشام بن عبد الملك ، ميان آن دو جدايى انداخت .
سپس به همسرى اَصبغ بن عبد العزيز بن مروان در آمد و براى او به مصر برده شد ؛ امّا او را مُرده يافت .