۲۱۲.الإرشاد :حسن بن حسن ، يكى از دو دختر عمويش را از امام حسين عليه السلام خواستگارى كرد . امام حسين عليه السلام به او فرمود : «پسر عزيزم! هر كدام را بيشتر دوست مى دارى ، برگزين» .
حسن ، شرم كرد و هيچ نگفت . امام حسين عليه السلام فرمود : «من خود ، فاطمه را برايت برگزيدم . او بيش از دختر ديگرم به مادرم فاطمه دختر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله شبيه است» . ۱
۲۱۳.مقاتل الطالبيّينـ به نقل از زبير بن بكّار ـ: هنگامى كه حسين عليه السلام ، حسن [بن حسن عليه السلام ]را مخيّر كرد ، او فاطمه را برگزيد ، و مردم مى گفتند : زنى كه به خاطر او سَكينه را برنگزينند [ و بر او با آن همه زيبايى مقدّم شود ] ، در زيبايى ، بى نظير است . ۲
۲۱۴.نَسَبُ قريش :حسن بن حسن ، يكى از دختران عمويش حسين بن على عليه السلام را خواستگارى كرد . حسين عليه السلام به او فرمود : «اى برادرزاده ! منتظر خواستگارى ات بودم . با من بيا» .
او را تا درون خانه آورد و دو دخترش ، فاطمه و سَكينه را بيرون آورد و فرمود : «[يكى را] برگزين» .
او فاطمه را برگزيد و حسين عليه السلام ، او را به همسرى فاطمه در آورد . از اين رو ، گفته مى شد : زنى كه به خاطرش سَكينه را برنگزينند ، در زيبايى ، بى نظير است .
۲۱۵.الإرشادـ به نقل از عبد اللّه بن موسى ، از پدرش ، از جدّش ـ: مادرم فاطمه دختر امام حسين عليه السلام ، به من فرمان مى داد كه با دايى ام امام زين العابدين عليه السلام بنشينم ، و من با او ننشستم ، جز آن كه هنگام برخاستن ، استفاده اى از او بردم : بيم از خدا كه در دلم پديد آمده بود ، از آن رو كه بيم او را از خداى متعال مى ديدم ، يا دانشى كه از او بهره بردم .