مى گريزند. ۱
در حالى كه امام عليه السلام به شدّت تشنه بود ، باران تير ، از هر سو ، او را فرا گرفت . تيرى بر پيشانى ، تيرى بر سينه ، تيرى بر گلو و تيرى بر دهان او فرو نشست .
امام عليه السلام هنوز رمقى بر تن داشت كه دشمن بر خيمه هاى اهل بيت او حمله كرد . پس با صدايى نحيف ، فرياد زد :
وَيلَكُم ! إن لَم يَكُن لَكُم دينٌ ، و كُنتُم لا تَخافونَ يَومَ المَعادِ ، فَكونوا فى أمرِ دُنياكُم أحرارا ذَوى أحسابٍ ، اِمنَعوا رَحلى و أهلى مِن طُغامِكُم و جُهّالِكُم . ۲
واى بر شما ! اگر دينى نداريد و از رستاخيز نمى هراسيد ، در دنيايتان آزاده و شرافتمند باشيد! نگذاريد فرومايگان و جاهلانتان ، به خانواده و خيمه گاهم حمله كنند .
آخرين لحظات امام عليه السلام در زيارت ناحيه ، چنين ترسيم شده است :
الشِّمرُ جالِسٌ عَلى صَدرِكَ ، مُولِغٌ سَيفَهُ عَلى نَحرِكَ ، قابِضٌ عَلى شَيبَتِكَ بِيَدِهِ ، ذابِحٌ لَكَ بِمُهَنَّدِهِ ، قَد سَكَنَت حَواسُّكَ ، و خَفِيَت أنفاسُكَ ، و رُفِعَ عَلى القَنا رَأسُكَ . ۳
شمر بر سينه تو نشسته و شمشيرش را بر گلوى تو فرو برده و محاسنت را در دستانش گرفته و سرت را با شمشيرى برّان مى بُريد . اعضايت از حركت ايستاد و نفس هايت باز ماند و سرت بر نيزه ها شد .
در پايان اين فصل ، گزارش هايى درباره شمار زخم هاى بدن امام عليه السلام و رواياتى در باره قاتل ايشان آمده است .
بخش نهم : وقايع پس از شهادت امام حسين عليه السلام
در بخش نهم ، حوادثى كه پس از شهادت امام حسين عليه السلام در كربلا به وقوع پيوست ، پديده هاى خارق العاده اى كه در منابع معتبر گزارش شده ، چگونگى دفن شهدا ، سرنوشت سرهاى مقدّس شهدا و كراماتى كه از سر مقدّس سيّد الشهدا عليه السلام ديده شد ،