۱۹۱.مقاتل الطالبيّينـ به نقل از ابو عبيده و خَلَف احمر ـ: اين شعرها در باره على اكبر ، فرزند امام حسين عليه السلام ، سروده شده است :
هيچ چشمى مانند او را نديده استدر ميان همه روندگان پابرهنه يا با كفش
به هنگام احسان ، گوشت را خوب مى پزدو به آسانى نزد خورندگان مى نهد
هنگامى كه آتش را برايش مى افروزندآن را به گونه اى با كرامت ، روشن مى كند
بينوايان و درماندگان ببينندو نيز هر فرد زنده غريبى كه اين خانه را نمى شناسد [و براى استفاده كردن بيايد] .
مقصودم فرزند ليلاست ، نيكِ داراى سخاوت و بخششمقصودم فرزند دختر شرف و فضل است .
دنيا را بر دينش مقدّم نمى داردو حق را به باطل نمى فروشد .
۱۹۲.مقاتل الطالبيّينـ به نقل از ابو مِخنَف ـ: يزيد ۱ ـ كه خدايش لعنت كند ـ ، امام زين العابدين عليه السلام را خواست و به او گفت : نامت چيست؟
فرمود : «على بن الحسين» .
گفت : مگر خدا ، على بن الحسين را نكُشت؟
فرمود : «من برادر بزرگ ترى داشتم كه على ناميده مى شد و شما او را كُشتيد» .