۴۲.الكافىـ به نقل از حسين بن خالد ـ: از امام رضا عليه السلام پرسيدم : شاد باش گفتن به خاطر فرزند ، چه هنگامى است؟
امام رضا عليه السلام فرمود : «هنگامى كه حسن بن على عليه السلام متولّد شد ، جبرئيل عليه السلام روز هفتم براى شاد باش گفتن به پيامبر صلى الله عليه و آله فرود آمد و به او فرمان داد تا بر وى ، نام و كنيه بگذارد و سرش را بتراشد و برايش عقيقه ۱ كند و گوشش را [ براى گوشواره ]سوراخ كند . براى تولّد حسين عليه السلام نيز همين گونه بود . [جبرئيل عليه السلام ] روز هفتم نزد پيامبر صلى الله عليه و آله فرود آمد و ايشان را به همين كارها فرمان داد .
[حسن و حسين عليهماالسلام] هر دو ، در سمت چپ جلوى سرشان ، زُلف داشتند و سوراخ گوش راست در نرمه گوش و سوراخ گوش چپ ، در بالاى آن بود . پس گوشواره اى كه عربْ قُرْط مى نامند ، در گوش راست و گوشواره اى كه شَنْف مى نامند ، در گوش چپشان بود» .
و روايت شده كه پيامبر صلى الله عليه و آله همه سرشان را نتراشيد و برايشان در وسط سر ، زلف گذاشت ، كه اين از روايت جلوى سر ، صحيح تر است .
۴۳.المستدرك على الصحيحينـ به نقل از حسين بن زيد علوى ، از امام صادق ، از پدرش امام باقر ، از جدّش امام زين العابدين ، از امام على عليهم السلام ـ: پيامبر صلى الله عليه و آله به فاطمه فرمان داد و فرمود : «موى حسين را وزن كن و همسنگ آن ، نقره صدقه بده و يك ران از گوسفند عقيقه را به قابله او بده» .
۴۴.المستدرك على الصحيحينـ به نقل از عبد اللّه بن ابى بكر ، از امام باقر ، از پدرش امام زين العابدين ، از جدّش امام حسين ، از امام على عليهم السلام ـ: پيامبر صلى الله عليه و آله يك گوسفند براى حسين عليه السلام عقيقه كرد و فرمود : «اى فاطمه ! سرش را بتراش و هموزن آن ، صدقه بده» .
ما آن را وزن كرديم . يك درهم ۲ بود .