93
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم

ابو عمر مى گويد: معاويه هنگامى كه حسن عليه السلام زنده بود ، براى بيعت يزيد ، اشاره و تعريضى كرد ؛ امّا اين مقصود را فقط پس از درگذشت حسن عليه السلام ، آشكار كرد و تصميم آن كار را گرفت . ۱
ابن كثير مى نويسد: در سال ۵۶ هجرى ، معاويه ، مردم را دعوت كرد كه با پسرش يزيد ، بيعت نمايند تا پس از وى ، حاكم باشد . او تصميم اين كار را پيش تر و در زمان زنده بودنِ مغيرة بن شعبه ۲ گرفته بود .
ابن جرير [طبرى] ، از طريق شَعْبى ، چنين روايت مى كند: مغيره پيش معاويه آمده بود و از استاندارى كوفه ، استعفا كرده بود . معاويه هم به خاطر پيرى و ناتوانى اش ، استعفاى او را پذيرفت و تصميم گرفت كه سعيد بن عاص را به جاى وى بگمارد . چون مغيره از تصميم معاويه خبردار شد ، گويى پشيمان شده باشد ، نزد يزيد بن معاويه رفته ، به او توصيه كرد كه از پدرش بخواهد او را ولى عهد سازد . يزيد نيز از پدرش تقاضاى ولى عهدى كرد .
پدرش پرسيد: چه كسى اين را به تو توصيه كرد؟
گفت: مغيره .
معاويه پيشنهاد مغيره را پسنديد و او را دو باره به استاندارى كوفه گماشت و دستور داد كه در اين راه (تثبيت ولى عهدى يزيد) بكوشد . پس مغيره براى زمينه سازى ولى عهدى يزيد ، به كوشش پرداخت .
معاويه در اين باره ، كتبا با زياد ، مشورت كرد و زياد كه مى دانست يزيد ، سرگرم بازى است و دل به بازى و شكار بسته ، با ولى عهدى او مخالفت نمود و عبيد بن كعب ن

1.الاستيعاب : ج ۱ ص ۴۴۱.

2.مغيره در سال ۵۰ ق ، در گذشت . او در سال ۴۵ ، پيش معاويه رفت و اين ، همان سالى است كه انديشه بيعت گرفتن براى يزيد ، با اشاره مغيره ، در ذهن معاويه پديد آمد (الغدير : ج ۱۰ ص ۲۲۸ ، پانوشت) .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم
92

سخن علّامه امينى در باره ولايت عهدىِ يزيد ۱

يكى از تبهكارى ها و جنايات معاويه ، بيعت گرفتن براى يزيد ، بر خلاف خواست اهل حل و عقد (يعنى صاحب نظران جامعه اسلامى) است كه با دهن كجى به مهاجران و انصار و على رغم مخالفت برجسته ترين اصحاب ، اين كار را در زير سايه ايجاد ترس ، و نيز دادن وعده به شهوت پرستان و مال پرستان ، انجام داد .
معاويه ، از همان روز كه به سلطنت نشست و بساط استبدادى قهرآميز و ننگين را گسترد ، در اين انديشه بود كه پسرش را ولىِّ عهد خويش سازد و برايش بيعت بگيرد و حكومت اُمَوى را موروثى و پايدار گرداند . او هفت سال تمام ، زمينه اين كار را فراهم مى كرد . به نزديكانش اِنعام مى نمود و بيگانگان را خويشاوند و مقرّب خود مى ساخت . ۲ گاه نيّت خويش را پنهان مى كرد و زمانى ، بر ملا مى نمود و پيوسته ، راه آن را هموار مى ساخت و سختى هايش را آسان مى نمود .
چون زياد ـ كه مخالف ولايت عهدى يزيد بود ـ ، به سال ۵۳ هجرى در گذشت ، معاويه پيمانى را به نام زياد ، جعل كرد و براى مردم خواند كه در آن آمده بود : حكومت پس از معاويه ، از آنِ يزيد باشد . او با اين كار ـ چنان كه مدائنى گفته ـ ، مى خواست راه بيعت گرفتن براى يزيد را هموار نمايد . ۳

1.اين مقاله ، برگرفته از الغدير (ج ۱۰ ص ۲۲۷ ـ ۲۵۶) و ترجمه كلام علّامه عبد الحسين امينى ، از استاد جلال الدين فارسى است ، با اندكى اصلاح و تغيير .

2.العقد الفريد : ج ۳ ص ۳۵۷ .

3.العقد الفريد : ج ۳ ص ۳۵۷ ، تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۳۰۳ .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4368
صفحه از 456
پرینت  ارسال به