۹۸۷.تاريخ الطبرىـ به نقل از ابو مخنف ـ: وقتى حسين عليه السلام به سمت مكّه ره سپار شد ، [اين آيه را] تلاوت كرد: «از آن ديار ، با ترس و هراس ، بيرون رفت و اوضاع را مى پاييد . گفت: پروردگارا ! مرا از قوم ستمگر ، رهايى بخش» .
۹۸۸.الإرشاد :حسين عليه السلام به سمت مكّه ره سپار شد ، در حالى كه [اين آيه را ]مى خواند: «از آن ديار ، با ترس و هراس ، بيرون رفت و اوضاع را مى پاييد . گفت: پروردگارا ! مرا از قوم ستمگر ، رهايى بخش» .
او راه اصلى را در پيش گرفت. خانواده اش به وى گفتند: اگر از راه اصلى صرف نظر كنى ـ چنان كه پسر زبير انجام داد ـ، [بهتر است] تا مبادا جستجوگرانِ حكومتى به تو برسند.
فرمود: «نه ! به خدا سوگند، هرگز از اين راه، جدا نمى شوم تا خداوند ، آنچه را مى خواهد ، مقدّر فرمايد».
۹۸۹.تاريخ الطبرىـ به نقل از عون بن ابى جُحَيفه ـ: خروج حسين عليه السلام از مدينه به سوى مكّه روز يكشنبه، دو شبْ باقى مانده از ماه رجب سال شصت بود و شب جمعه، سه شب از ماه شعبانْ گذشته، وارد مكّه شد و باقى مانده ماه شعبان و ماه هاى رمضان، شوّال و ذى قعده را در مكّه اقامت كرد. آن گاه در هشتم ذى حجّه، روز سه شنبه، روز ترويه و در همان روزى كه مسلم بن عقيل در كوفه قيام نموده بود، از مكّه خارج شد.