۹۷۴.المناقب ، ابن شهرآشوب :حسين عليه السلام روزى نماز مى گزارد كه خواب ، او را در بر گرفت . پيامبر صلى الله عليه و آله را در خواب ديد كه از آنچه بر او خواهد گذشت ، به وى خبر مى دهد. حسين عليه السلام گفت: «مرا نيازى به بازگشت به دنيا نيست . مرا نزد خود نگه دار» .
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «مى بايد باز گردى تا به شهادت، نائل شوى».
۲ / ۲
نوحه سرايى زنان خاندان عبد المطّلب به هنگام سفر امام عليه السلام
۹۷۵.كامل الزياراتـ به نقل از جابر ، از امام باقر عليه السلام ـ: چون حسين عليه السلام تصميم گرفت از مدينه بيرون رود، زنان خاندان عبد المطّلب آمدند تا به نوحه سرايى بپردازند . امام حسين عليه السلام نزد آنان رفت و فرمود: «شما را به خدا ، مبادا اين كار را فاش كنيد كه [افشاى خروج من] معصيت خدا و پيامبر اوست».
زنان خاندان عبد المطّلب گفتند: پس نوحه سرايى و گريه را براى كه نگه داريم؟ اين روز براى ما ، مانند روزى است كه پيامبر خدا، على، فاطمه، رقيّه، زينب و امّ كلثوم [ ، دختران پيامبر صلى الله عليه و آله ] از دنيا رفتند. خدا ، ما را پيشْ مرگ تو قرار دهد، اى محبوب خوبانِ درگذشته !
يكى از عمّه هاى حسين عليه السلام ، با حالت گريان آمد و گفت: گواهى مى دهم ـ اى حسين ـ كه شنيدم پريان هم براى تو نوحه سرايى مى كنند و مى گويند :
كشته طَف كه از خاندان هاشم است ،مردمانى از قريش را خوار كرد و آنان خوار شدند .
حبيب پيامبر خدا كه جرمى مرتكب نشد .مصيبت تو، بزرگ بود و بينى ها را بريد .
زنان خاندان عبد المطّلب نيز اين چنين نوحه سرايى كردند:
گريه مى كنم براى حسينِ سَرور كه شهادت او ، موها را سپيد كرد.براى كشته شدنش زلزله به پا شد و ماه گرفت.
آفاق آسمان در شب و سحر ، گلگون گشتو خورشيدِ شهرها را غبار گرفت و شهرها تاريك شدند.
اين ، فرزند فاطمه است كه تمام موجودات و انسان ها عزادار اويند.شهادت او ، ما را خوار ساخت و بينى ها را قطع كرد و به خسارت انداخت.