371
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم

۹۳۹.الإمامة و السياسةـ به نقل از نافع بن جبير ـ: به هنگام درگذشت معاويه ، در شام بودم و يزيد در آن جا حضور نداشت . معاويه ، ضحّاك بن قيس را [به طور موقّت ]جانشين خود كرد تا يزيد به شام برسد... . وقتى يزيد ، ده روز بعد از مرگ پدرش وارد دمشق شد ، نامه اى به خالد بن حَكَم ۱ ـ كه فرماندار مدينه بود ـ نوشت: «به راستى كه معاوية بن ابى سفيان ، بنده اى بود كه خداوند ، او را خليفه بر بندگانش قرار داد و او را بر سرزمين ها قدرت و مكانت بخشيد و قضاى خداوند ـ كه نامش گرامى و ثنايش بزرگ باد ـ ، همان قضايى كه بر اوّلين و آخِرين جارى است ، او را نيز فرا گرفت و هيچ فرشته مقرّب و پيامبرِ مُرسلى نمى تواند آن را بردارد. او به نيكى زندگى كرد و خوش بخت از دنيا رفت و خداوند ، آنچه را بر عهده وى بود ، بر گردن ما نهاد. چه مصيبت بزرگى و چه نعمت بزرگى : مرگ خليفه و انتقال خلافت !
پس ، از خداوند ، به جا آوردن شكرش را خواستاريم و اداى حمدش را طلب مى كنيم و از او خير دنيا و آخرت را درخواست مى كنيم و نيك فرجامى را در دنيا و آخرت ، مسئلت داريم. به راستى كه او ولىّ اين كارهاست و هر كارى ، به دست اوست و شريكى ندارد.
به درستى كه مردمان مدينه ، بستگان و مردان ما هستند. ما هميشه به آنها نظر نيك داشته ايم و از آنها كمك جسته ايم و [اكنون نيز] از روش خليفه در باره آنان پيروى مى كنيم و پا ، جاى پاى خليفه مى گذاريم : به آنان توجّه مى نماييم ، از نيكان آنها مى پذيريم و از بدكاران آنها ، چشم پوشى مى كنيم . پس اينك براى ما از خويشان و بستگانمان و مردانى كه در كنار تو هستند ، بيعت بگير ؛ بيعتى كه با گشاده دلى و طيب خاطر باشد . سزاوار است نخستين كسانى كه از خويشان و بستگان ما، با تو بيعت مى كنند، حسين و عبد اللّه بن عمر و عبد اللّه بن عبّاس و عبد اللّه بن زبير و عبد اللّه بن جعفر باشند و بر اين بيعت ، سوگندهاى شديد ، ياد كنند و براى پايدارى بر اين بيعت ، سوگند ياد كنند كه [در صورت وفا نكردن به بيعت خود ،] نُه دهمِ اموال خود را صدقه دهند، بردگان خود را جزيه دهند و زنان خود را طلاق گويند . نيرويى جز از جانب خداوند نيست. و السلام!» .

1.در مصدر ، چنين آمده است ؛ ولى درست ، آن است كه حاكم مدينه در آن زمان ، وليد بن عُتبة بن ابى سفيان بود .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم
370

۹۳۹.الإمامة والسياسة عن نافع بن جبير :إنّي بِالشّامِ يَومَ مَوتِ مُعاوِيَةَ ، وكانَ يَزيدُ غائِبا ، وَاستَخلَفَ مُعاوِيَةُ الضَّحّاكَ بنَ قَيسٍ بَعدَهُ حَتّى يَقدَمَ يَزيدُ ... فَلَمّا قَدِمَ يَزيدُ دِمَشقَ ـ بَعدَ مَوتِ أبيهِ إلى عَشَرَةِ أيّامٍ ـ كَتَبَ إلى خالِدِ بنِ الحَكَمِ ۱ وهُوَ عامِلُ المَدينَةِ :
أمّا بَعدُ ، فَإِنَّ مُعاوِيَةَ بنَ أبي سُفيانَ كانَ عَبدا استَخلَفَهُ اللّهُ عَلَى العِبادِ ، ومَكَّنَ لَهُ فِي البِلادِ ، وكانَ مِن حادِثِ قَضاءِ اللّهِ جَلَّ ثَناؤُهُ وتَقَدَّسَت أسماؤُهُ فيهِ ما سَبَقَ فِي الأَوَّلينَ وَالآخِرينَ ، لَم يَدفَع عَنهُ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ ولا نَبِيٌّ مُرسَلٌ ، فَعاشَ حَميدا وماتَ سَعيدا ، وقَد قَلَّدَنَا اللّهُ عز و جل ما كانَ إلَيهِ ، فَيا لَها مُصيبَةً ما أجَلَّها ونِعمَةً ما أعظَمَها ، نَقلَ الخِلافَةِ وفَقدَ الخَليفَةِ ، فَنَستَوزِعُهُ الشُّكرَ ونَستَلهِمُهُ الحَمدَ ، ونَسأَلُهُ الخِيَرَةَ فِي الدّارَينِ مَعا ، ومَحمودَ العُقبى فِي الآخِرَةِ وَالاُولى ، إنَّهُ وَلِيُّ ذلِكَ ، وكُلُّ شَيءٍ بِيَدِهِ لا شَريكَ لَهُ .
وإنَّ أهلَ المَدينَةِ قَومُنا ورِجالُنا ، ومَن لَم نَزَل عَلى حُسنِ الرَّأيِ فيهِم وَالاِستِعدادِ بِهِم ، وَاتِّباعِ أثَرِ الخَليفَةِ فيهِم ، وَالاِحتِذاءِ عَلى مِثالِهِ لَدَيهِم ، مِنَ الإِقبالِ عَلَيهِم ، وَالتَّقَبُّلِ مِن مُحسِنِهِم ، وَالتَّجاوُزِ عَن مُسيئِهِم ، فَبايِع لَنا قَومَنا ، ومَن قِبَلَكَ مِن رِجالِنا ، بَيعَةً مُنشَرِحَةً بِها صُدورُكُم ، طَيِّبَةً عَلَيها أنفُسُكُم ، وَليَكُن أوَّلَ مَن يُبايِعُكَ مِن قَومِنا وأهلِنا : الحُسَينُ ، وعَبدُ اللّهِ بنُ عُمَرَ ، وعَبدُ اللّهِ بنُ عَبّاسٍ ، وعَبدُ اللّهِ بنُ الزُّبَيرِ ، وعَبدُ اللّهِ بنُ جَعفَرٍ ، ويَحلِفونَ عَلى ذلِكَ بِجَميعِ الأَيمانِ اللّازِمَةِ ، ويَحلِفونَ بِصَدَقَةِ أموالِهِم غَيرَ عُشرِها ، وجِزيَةِ رَقيقِهِم ، وطَلاقِ نِسائِهِم ، بِالثَّباتِ عَلَى الوَفاءِ بِما يُعطونَ مِن بَيعَتِهِم ، ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ ، وَالسَّلامُ . ۲

1.كذا ، والصحيح : «الوليد بن عتبة بن أبي سفيان» .

2.الإمامة والسياسة : ج ۱ ص ۲۲۴ .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4550
صفحه از 456
پرینت  ارسال به