351
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم

امام حسين عليه السلام ، در پاسخ به ابن عبّاس و محمّد حنفيّه كه چرا از مدينه يا مكّه بيرون مى رود ، تعبير «خروج» را آورده است و اين واژه ، اگر با «عَلى» متعدّى گردد ، معناى قيام دارد ، وگرنه، معناى بيرون رفتن مى دهد. علاوه بر اين ، در تمام موارد ، «إلى» كه قرينه بر معناى «بيرون رفتن» است ، همراه اين واژه ، آمده است .
۳ . «نظريه حفظ جان» ، هيچ شاهد كلامى و تاريخى اى ندارد و از اين رو ، قابل طرح نيست ، ضمن اين كه با شئون امامت ، سازگار نيست. البتّه ممكن است نويسنده محترم ، نكاتى در نظرش بوده كه در عبارت ، نيامده است.
۴ . در باره «نظريه جمع» ، آنچه در بند اوّل و دوم آورديم ، بازگو مى شود ، ضمن اين كه در اين نظريه نيز ، مانند سه نظريه نخست ، برخى از وجوه اين حادثه ، ناديده انگاشته شده كه در مباحث آينده ، بدانها خواهيم پرداخت.

چهار. اهداف چند لايه قيام امام حسين عليه السلام

براى تبيين «نظريه هدفمندى چند لايه» ، با اعتقاد و باور به اين كه «امام حسين عليه السلام از شهادت خويش آگاه بود ؛ ولى شهادت را مقصد مى دانست ، نه مقصود»، هدفمندى حادثه عاشورا را در دو لايه ، توضيح مى دهيم .

لايه اوّل

در اين لايه ، مسئله هدف از حادثه عاشورا از نگاه امام حسين عليه السلام و بر اساس مبانى كلّى امامت ، تحليل مى شود .
امام حسين عليه السلام ، در سخنان ، خطابه ها و نامه هاى خود ، براى رفتار خويش ، اهدافى را بيان مى دارد. برخى از اين اهداف ، در مرحله امتناع از بيعت با يزيد ، بازگو مى شود و برخى ، در مرحله حركت از مدينه به سمت مكّه و برخى ، در مرحله حركت از مكّه به سوى كوفه .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم
350

باطنش فرق دارد . در ظاهر ، وانمود كرد كه مى خواهد در كوفه ، تشكيلِ حكومت بدهد ؛ ولى در باطن ، به قصد اين كه در كربلا كشته شود ، حركت كرد . ۱
اينك ، پس از گزارش نظريه ها ، به اجمال ، برخى پرسش ها و ابهام ها و نقدهاى وارد شده بر آنها را بيان مى كنيم و تأكيد مى كنيم كه قصد تفصيل و بررسى همه جانبه در ميان نيست:
۱ . چنان كه گذشت ، شهادت ، مقصود و هدف امام حسين عليه السلام نبوده است ، گر چه مقصد ايشان بوده است . آنان كه شهادت طلبى را هدف امام عليه السلام دانسته اند ، از يك سو ، ميان مقصد و مقصود ، خَلط كرده اند و از ديگر سو، سخنان، خطابه ها و نامه هاى ايشان را ناديده انگاشته اند. امام عليه السلام ، در مجموعه ياد شده ، بر اهدافى غير از شهادت طلبى ، تأكيد فرموده است .
۲ . قائلان به نظريه «تشكيل حكومت» ، جنبه آگاهى امام عليه السلام از شهادت را كم رنگ ديده اند ـ اگر نگوييم كه ناديده گرفته اند ـ ، با اين كه احاديث متواترى بر آن ، دلالت دارند. از سوى ديگر ، منبع استخراج اين نظريه ، سخنان ، خطابه ها و نامه هاى امام حسين عليه السلام است و در اين مجموعه ، آنچه ديده مى شود ، امر به معروف و نهى از منكر ، اصلاح امور امّت و احياى سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله است و به صراحت ، بر تشكيل حكومت به وسيله امام عليه السلام دلالت ندارد ، مگر آن كه اينها را ملازم با تشكيل حكومت بدانيم. آرى . در برخى متون ، امام عليه السلام آن گاه كه از بيعت ، امتناع مى ورزد ، بر لياقت نداشتن يزيد براى خلافت و سزاوارتر بودن خود بر اين امر ، اشاره مى فرمايد.
از جهت ديگر ، تعبير «خروج» در سخنان امام حسين عليه السلام ، به معناى قيام نيست ؛ بلكه در تمام موارد ، به معناى بيرون رفتن از مدينه است ، هر چند كه گاه به غلط ، به قيام ، تعبير شده است .

1.سرگذشت كتاب شهيد جاويد: ص ۳۷ ـ ۳۸ (به نقل از : پاسداران وحى : فصل چهارم) .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4285
صفحه از 456
پرینت  ارسال به