333
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم

امام عليه السلام ، چهار تفسير ، صورت پذيرفته است و هر كدام ، قائلانى دارد .

الف ـ شهادت تكليفى

منشأ اين تفسير ، برخى روايات است كه از ميان آنها ، دو روايت از همه مشهورتر است :
يكى ، روايتى از امام صادق عليه السلام در الكافى كه بر اساس آن ، هر امامى ، وظيفه اى دارد :
فَلَمَّا تُوُفِّىَ الحَسَنُ وَ مَضَى فَتَحَ الحُسَيْنُ عليه السلام الخَاتَمَ الثَّالِثَ فَوَجَدَ فِيهَا أنْ قَاتِلْ فَاقْتُلْ وَ تُقْتَلُ اُخْرُجْ بِأقْوَامٍ لِلشَّهَادَةِ لا شَهَادَةَ لَهُمْ إِلّا مَعَكَ. ۱ وقتى حسن عليه السلام در گذشت ، حسين عليه السلام ، مُهر سوم را باز كرد . ديد كه در آن ، نوشته شده : بجنگ و بكُش و كشته مى شوى . با گروهى براى شهادت ، عازم شو . براى آنان ، شهادتى جز با تو نيست .
و ديگرى ، روايتى است كه خواب امام حسين عليه السلام هنگام حركت از مكّه به كوفه را گزارش مى كند كه در آن آمده :
يا حُسينُ ! اُخرُج ، فَإِنَّ اللّهَ قَد شاءَ أن يَراكَ قَتيلاً! ۲ اى حسين ! عازم شو كه خداوند ، خواسته كه تو را كشته ببيند .
برخى با استناد به اين روايات ، قيام امام حسين عليه السلام را تكليفِ شخصى بر اساس دستورى خصوصى مى دانند كه طبق برنامه اى از پيش تعيين شده ، امام عليه السلام مأمور به آن بود. به نظر اين عدّه، قيام امام حسين عليه السلام ، طرّاحى غيبى داشته است ؛ يعنى دستِ غيب ، نمايش نامه عاشورا را نوشته و امام عليه السلام ، آن را اجرا كرده است و پس از او، امكان اقتدا به ايشان ، وجود ندارد . بر اساس اين ديدگاه، قيام امام حسين عليه السلام ، استثنا بوده

1.ر. ك: ج ۲ ص ۱۹۲ ح ۵۳۸ .

2.ر. ك: ج ۵ ص ۵۶ ح ۱۳۶۰ .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم
332

(قولِ چهارم، پنجم، ششم و هفتم) .
مفاد سه ديدگاه اوّل ، روشن است ؛ امّا ديدگاه چهارم به بعد ، با توجّه به مبانى كلامى شيعه در اعتقاد به آگاهى امام عليه السلام از شهادت خويش ، از يك سو، و سخنان امام عليه السلام و شواهد تاريخى در كوشش براى براندازى حكومت يزيد و تشكيل حكومت اسلامى ، از سوى ديگر ، شكل گرفته است و صاحبان اين ديدگاه ها ، خواسته اند تا ميان اين دو حقيقت ، جمع كنند. اين جمع ها در چهار شكل ، خود را نشان داده است :
۱ . مرحله اى كردن قصد : ابتدا ، قصد تشكيل حكومت و در ادامه ، قصد شهادت (رأى استاد مطهّرى) ؛
۲ . قصد مستقيم و غير مستقيم (رأى علّامه عسكرى) ؛
۳ . تشكيل حكومت با علمِ به شهادت (رأى آية اللّه استادى) ؛
۴ . جنبه ظاهرى و باطنى (رأى آية اللّه فاضل و اشراقى).
گفتيم كه هفت ديدگاه پيش گفته، در حقيقت، به چهار نظريه بر مى گردند. اينك نگاهى اجمالى به اين نظريه ها مى افكنيم:

۱. نظريه شهادت طلبى

از نظريه شهادت ، ۱ تا به حال، چند تفسير شده است كه گر چه برخى از آنها ممكن است اكنون قائلى نداشته باشند ، ولى توجّه اجمالى به آنها مفيد است. از شهادت طلبى

1.گفتنى است علّامه سيّد شرف الدين عاملى ، در كتاب المجالس الفاخرة (ص ۹۴) ، براى نظريّه شهادت طلبى ، ۳۵ دليل آورده است. علّامه سيّد محسن امين نيز در جلد اوّل أعيان الشيعة، نزديك به بيست دليل آورده كه امام حسين عليه السلام گمان مى كرده و در برخى مراحل ، يقين داشته است كه به شهادت مى رسد. همچنين آية اللّه استادى در كتاب بررسى قسمتى از كتاب شهيد جاويد ـ كه بعد از آن ، در كتاب سرگذشت كتاب شهيد جاويد منتشر شد ـ ، بيست دليل براى اين موضوع آورده است. آية اللّه لطف اللّه صافى گلپايگانى نيز در كتاب شهيد آگاه ، ۳۳ دليل براى نظريّه شهادت طلبى ، ارائه كرده است .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4323
صفحه از 456
پرینت  ارسال به