ر .ك: ج ۹ ص ۵۷ (بخش دهم / فصل يكم : بازتاب شهادت امام عليه السلام در سخنان برخى شخصيّت هاى نامدار / براء بن عازب).
ب ـ ابو عبد اللّه جَدَلى ۱
۹۰۴.رجال الكشّىـ به نقل از ابو عبد اللّه جدلى ـ: من بر امير مؤمنان عليه السلام وارد شدم . فرمود: «هفت حديث برايت بگويم، پيش از آن كه كسى بر ما وارد شود» .
گفتم: بگو، فدايت شوم!
... حديث چهارم ، اين بود: «اين ، كشته مى شود و تو زنده اى و او را يارى نمى كنى» و با دستش بر شانه حسين عليه السلام زد.
گفتم: به خدا سوگند، [اگر حسين را يارى نكنم ،] زندگىِ پليدى خواهم داشت .
۹۰۵.كامل الزياراتـ به نقل از ابو عبد اللّه جدلى ـ: بر امير مؤمنان عليه السلام وارد شدم و حسين عليه السلام كنار او بود. امام على عليه السلام با دستش بر شانه حسين عليه السلام زد و سپس فرمود : «اين ، كشته مى شود و كسى او را يارى نمى كند» .
گفتم: اى امير مؤمنان! به خدا سوگند ، اين كه زندگىِ بدى است!
فرمود: «به هر روى ، اين مى شود» .